پلتفرمهای داخلی امروز یکی از مهمترین منابع مصرف محتوای تصویری در کشور هستند؛ جایی که خانوادهها، نوجوانان و جوانان، هر روز بخشی از وقت خود را به تماشای آثار نمایشی آن اختصاص میدهند. طبیعی است که از چنین فضایی، انتظار حداقلیِ مسئولیتپذیری فرهنگی و اخلاقی وجود داشته باشد. با این حال، آنچه در ماههای اخیر و بهویژه در قسمت پایانی یکی از سریالهای خانگی در حال نمایش، رخ داد، نشان داد که این انتظار هنوز به واقعیت نزدیک نشده؛ به طوریکه یک روانشناس و کارشناس آسیبهای اجتماعی از نمایش شفاف برخی صحنهها همچون «خودکشی» به شدت انتقاد و تبعات اجتماعی این امر را تشریح کرد.
رضا فریدی در گفتوگو با ایسنا، ضمن اشاره به نمایش خودکشی در فیلمها و سریالها بالاخص قسمت پایانی “از یاد رفته” افزود: صحنهای که نمایش داده شد، رفتارهای شدیداً آسیبزا از جمله تلاش برای خودکشی بهطرزی خام، ناگهانی و بدون ملاحظات حرفهای نمایش داده شد که نهتنها تلخ و نگرانکننده بود، بلکه بار دیگر پرسشهایی جدی درباره نظارت، مسئولیت فرهنگی و سلامت روان مخاطب ایجاد کرد.
وی با تاکید بر اینکه در روانشناسی رسانه، سالهاست تأکید میشود که نمایش بیمحابای رفتارهای پرخطر، بهویژه خودکشی، میتواند اثر تقلیدی و آسیبرسان داشته باشد موضوعی که در پژوهشهای بینالمللی با عنوان اثر ورتر شناخته میشود اظهار کرد: به همین دلیل، کشورهایی که نظام رسانهای مسئولتری دارند، نمایش چنین صحنههایی را با محدودیت، هشدار، روایت مسئولانه یا ارائهی پیامهای حمایتی همراه میکنند. این اقدامات نه برای سانسور، بلکه برای محافظت از سلامت روان عموم مردم است.
این کارشناس آسیبهای اجتماعی ادامه داد: در برخی تولیدات داخلی، با نوعی رهاشدگی استانداردها مواجهیم؛ گویی نمایش خودآسیبزنی، مصرف دخانیات یا مشروبات، خشونت یا فروپاشی روانی، فقط یک عنصر دراماتیک است و قرار نیست در برابر اثر آن بر مخاطب، پاسخگویی وجود داشته باشد.
فریدی با تاکید بر اینکه وقتی صحنهای سنگین و آسیبساز بدون هشدار، بدون تحلیل، بدون پیامد و بدون رعایت اصول اخلاق رسانهای به تصویر کشیده میشود، نهتنها از بار دراماتیک اثر نمیکاهد، بلکه اعتبار تولید را نیز زیر سؤال میبرد گفت: مهمتر اینکه چنین صحنهای میتواند برای مخاطبانی که خود درگیر فشار روانی هستند، محرک یا آسیبزا باشد و اضطراب، ناامیدی یا افکار منفی را تشدید کند.
وی هشدار داد که نمایش رفتارهای خودآسیبزننده، اگر بدون پیامد یا بدون تبیین روانشناختی ارائه شود، عملاً نوعی عادیسازی ایجاد میکند. در روانشناسی آسیب، از این روند با عنوان نرمالسازی آسیب یاد میشود؛ یعنی فرایندی که طی آن، حساسیت جامعه نسبت به رفتارهای پرخطر کاهش مییابد و این رفتارها به بخشی از روایت معمول زندگی تبدیل میشوند.
این روانشناس ادامه داد: در فضای رسانهای امروز، بیشترین آسیب را مخاطب بیدفاع میبیند؛ نوجوانی که شاید بارها به دنبال فرار از فشارهای روزانه سراغ یک سریال میرود، اما ناگهان با صحنهای مواجه میشود که برای سلامت روان او بسیار سنگین است. یا خانوادهای که بدون پیشآگاهی، درگیر تماشای روایتی میشود که برای افراد آسیبپذیر، اضطرابآور یا حتی خطرناک است.
فریدی اصل اساسی در روایتهای تصویری را اثر روانی محتوا دانست که باید پیش از انتشار سنجیده شود و در این باره عنوان کرد: این یعنی اگر صحنهای تلخ یا سخت ضرورت روایی دارد، باید با ملاحظات همراه شود؛ هشدار قبل از نمایش، تعدیل میزان خشونت یا شدت صحنه، پرهیز از نمایش مستقیم رفتارهای خودآسیبزننده و ارائهی پیامدها یا راهکارهای حمایتی صورت گیرد.
وی افزود: رسانهها، چه بخواهند چه نخواهند، نقش آموزگاران پنهان را ایفا میکنند؛ آنها مدل واکنش به بحران، شیوه مواجهه با ناکامی و نوع برخورد با فشار روانی را به مخاطب آموزش میدهند. وقتی اثری نمایشی، اقدام به خودکشی یا رفتارهای پرخطر را بدون تحلیل یا پیامد نشان میدهد، در واقع ناخواسته در حال آموزش شیوه مواجههای نادرست است. این دقیقاً همان نقطهای است که خطر آغاز میشود.
این روانشناس بالینی در پایان تاکید کرد: این سخنان نه از سر مخالفت با روایت تلخ یا محدود کردن هنر است، بلکه تلاشی است برای یادآوری اینکه سلامت روان جامعه، خط قرمزی است که نباید پاک شود. اگر امروز درباره این صحنهها هشدار میدهیم، وظیفهای است که روانشناسی اجتماعی بر دوش ما قرار داده؛ یادآوری این نکته که بیتوجهی به ملاحظات روانی در رسانه، دیر یا زود به آسیبهای گستردهتری در جامعه منجر خواهد شد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا




