به گزارش خبرگزاری ایمنا، ازدواج یکی از مهمترین پیوندهای انسانی است که نهتنها زندگی فردی را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه بنیان خانواده و جامعه را شکل میدهد و این رابطه عمیق، نیازمند تعهد، همدلی و درک متقابل است تا بتواند در برابر چالشهای زندگی پایدار بماند و اهمیت ازدواج در ایجاد امنیت روانی، رشد فردی و پرورش نسل آینده نهفته است و این پیوند تنها زمانی موفق خواهد بود که بر پایه شناخت دقیق و آشنایی عمیق شکل گرفته باشد.
شناخت پیش از ازدواج، فرصتی برای بررسی تفاوتها، ارزشها، اهداف و سبکهای زندگی دو نفر است و آشنایی خوب به زوجین کمک میکند تا از سطحینگری عبور کنند و به درک عمیقتری از شخصیت، باورها، و نیازهای یکدیگر برسند و این شناخت نهتنها مانع از بروز بسیاری از تعارضها میشود، بلکه زمینهساز اعتماد، احترام و پذیرش تفاوتها خواهد بود؛ گفتوگوهای صادقانه، تجربههای مشترک و بررسی مسائل مهم زندگی مانند تربیت فرزند، مسائل مالی و روابط خانوادگی از جمله مراحل ضروری این آشنایی هستند.
یکی از چالشهای مهم در ازدواج، اختلافات فرهنگی میان زوجین است و تفاوت در زبان، آداب و رسوم، باورهای دینی و سبکهای ارتباطی میتواند منجر به سوءتفاهم، تعارض و احساس بیگانگی شود و این اختلافات گاهی در مسائل جزئی مانند نحوه برگزاری مراسمها یا انتخاب غذا بروز میکند و گاهی نیز در مسائل بنیادین مانند نقش زن و مرد در خانواده یا نحوه تربیت فرزند و اگر این تفاوتها نادیده گرفته شوند، میتوانند به شکافهای عمیق در رابطه منجر شوند.
برای پیشگیری از بروز اختلافات فرهنگی، آموزش و آگاهی نقش کلیدی دارد و زوجها باید پیش از ازدواج درباره فرهنگ یکدیگر مطالعه کنند، با خانوادههای یکدیگر آشنا شوند و درباره تفاوتها گفتوگو کنند، همچنین استفاده از مشاوره پیش از ازدواج میتواند به شناسایی نقاط حساس و ارائه راهکارهای عملی کمک کند و پذیرش تفاوتها بهجای تلاش برای تغییر طرف مقابل، نشانه بلوغ فکری و احساسی است و زمینهساز رابطهای سالمتر خواهد بود.
وجود تفاوت میان زوجین امری طبیعی است / نحوه برخورد زوجین با اختلافات حائز اهمیت است
سید علی کلاهدوزان، روانشناس و مشاور خانواده و عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه تفاوت میان زوجین امری طبیعی است، به خبرنگار ایمنامیگوید: در واقع زمانی که دو نفر با یکدیگر ازدواج میکنند، دو فرد متفاوت هستند و از لحاظهای بیشماری با یکدیگر تفاوت دارند که این تفاوتها میتواند شامل تفاوتهای بیولوژیکی، خانوادگی، ارزشی، آداب و رسوم و تحصیلات باشد.
وی با بیان اینکه بیش از اینکه در پیوند زوجی دو نفر انتظار شباهت داشته باشیم، باید انتظار تفاوت داشته باشیم، میافزاید: تفاوتهای بیان شده جزو ماهیت دو جنس زن و مرد است و تنها به مباحث فرهنگی مربوط نمیشود، اما آنچه که حائز اهمیت است، شیوه و نحوه برخورد و رفتار زوجین با تفاوتها است.
روانشناس و مشاور خانواده و عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه افراد باید اطلاع داشته باشند که کدام تفاوتها قابل اصلاح و بهبود است و کدام تفاوتها نیازمند حساسیت است، تصریح میکند: اختلاف نظر، بیشتر جنبه شخصی و خصوصیتر دارد، اما اختلاف نظر را نیز میتوان در دیل اختلافات فرهنگی تعریف کرد و زمانی که از اختلافات فرهنگی صحبت میشود، موارد متفاوتی روی آن تاثیرگذار است.
اختلافات فرهنگی ناشی از چه مواردی است؟ / ضرورت خودشناسی و تحقیق پیش از ازدواج برای داشتن زندگی مشترک موفق
کلاهدوزان با بیان اینکه مذهب، زبان، قومیت، تحصیلات، ارزشها، طرز فکر، سطح مادی، وضعیت خانواده و قوانین و سیاستهای خانوادگی، بر اختلافات فرهنگی میان زوجین تاثیرگذار است، ادامه میدهد: اختلافات فرهنگی را میتوان به دو گروه پیش از ازدواج و بعد از ازدواج تقسیم کرد که پیش از ازدواج، افراد باید اقداماتی ضروری را انجام دهند.
وی با بیان اینکه خودشناسی نخستین اقدامی است که زوجین پیش از ازدواج باید آن را کسب کنند، میگوید: افراد باید خود و آنچه که برای آنها حائز اهمیت است را بشناسند و شناخت علایق و سلایق، خطوط قرمز، باورها و میزان انعطافپذیری در شرایط مختلف نیز باید مد نظر قرار داشته باشد.
روانشناس و مشاور خانواده و عضو هیئت علمی دانشگاه با اشاره به اینکه در صورت شناخت کامل افراد از خود، بهتر میتوانند اطلاعات را در اختیار همسر آینده خود قرار دهند، اضافه میکند: در امر ازدواج، تحقیق از اهمیت بالایی برخوردار است و افراد باید پیش از ازدواج به خوبی تحقیقات لازم را انجام دهند، اما پس از ازدواج، به دیده اغماض به شرایط نگاه کنند.
اختلافات فرهنگی چقدر در زندگی مشترک مهم است؟
ریحانه صادقی، مشاور و روانشناس و عضو سازمان روانشناسی کشور با بیان اینکه اختلافات فرهنگی در ازدواج میتواند هم منبع غنا و تنوع و هم زمینهساز چالشهای جدی باشد، به خبرنگار ایمنا میگوید: در جوامعی که افراد از پیشزمینههای فرهنگی متفاوت با یکدیگر ازدواج میکنند، تفاوت در باورها، آداب و رسوم، زبان، سبک زندگی و انتظارات خانوادگی میتواند بر کیفیت رابطه تأثیر بگذارد و این تفاوتها گاهی در مسائل روزمره مانند نحوه تربیت فرزند، شیوه برقراری ارتباط یا حتی نوع غذا و پوشش نمود پیدا میکنند و اگر مدیریت نشوند، به سوءتفاهم و تنش منجر خواهند شد.
وی با بیان اینکه یکی از مهمترین زمینههای اختلاف فرهنگی، تفاوت در ارزشها و باورهای بنیادین است، میافزاید: به عنوان مثال ممکن است در یک فرهنگ خانوادهمحوری و اطاعت از والدین اهمیت بالایی داشته باشد، در حالی که در فرهنگی دیگر، استقلال فردی و تصمیمگیری شخصی ارجح است و این تفاوتها میتوانند در تصمیمگیریهای مهم زندگی مشترک مانند محل زندگی، شغل یا نحوه تعامل با خانوادههای دو طرف، مشکلساز شوند.
مشاور و روانشناس و عضو سازمان روانشناسی کشور با بیان اینکه زبان و شیوه بیان احساسات نیز از دیگر عوامل اختلاف فرهنگی در ازدواج است، تصریح میکند: زوجهایی که زبان مادری متفاوت دارند یا از فرهنگهایی با سبک ارتباطی غیر مشابه میآیند، ممکن است در بیان نیازها، احساسات یا حل تعارضها دچار مشکل شوند و حتی تفاوت در لحن، شوخیها یا نحوه ابراز محبت میتواند باعث سوءتفاهم شود و احساس فاصله یا بیتوجهی را در طرف مقابل ایجاد کند.
چگونه از بروز اختلافات فرهنگی جلوگیری و آنها را حل کنیم؟
صادقی با اشاره به این برای مقابله با این چالشها، گفتوگوی صادقانه و مستمر میان زوجین ضروری است، ادامه میدهد: شناخت دقیق از فرهنگ یکدیگر، مطالعه و پرسوجو درباره آداب و رسوم طرف مقابل و تلاش برای درک دیدگاههای متفاوت میتواند به کاهش تنشها کمک کند، همچنین زوجها باید مرزهای مشترک فرهنگی خود را تعریف کنند و نقاطی که میتوانند بر سر آنها توافق کنند و سبک زندگی مشترک خود را بر اساس آن بنا کنند.
وی با بیان اینکه حضور مشاوران خانواده یا روانشناسان متخصص در حوزه ازدواج بینفرهنگی نیز میتواند بسیار مؤثر باشد، اضافه میکند: این متخصصان با ارائه راهکارهای عملی، آموزش مهارتهای ارتباطی و کمک به حل تعارضها، به زوجها کمک میکنند تا تفاوتهای فرهنگی را به فرصتهایی برای رشد و یادگیری تبدیل کنند، همچنین شرکت در کارگاههای آموزشی یا گروههای حمایتی میتواند تجربههای مشابه دیگران را در اختیار زوجها قرار دهد.
مشاور و روانشناس و عضو سازمان روانشناسی کشور با بیان اینکه پذیرش تفاوتها و احترام به آنها کلید موفقیت در ازدواجهای بینفرهنگی است، خاطرنشان میکند: هیچ فرهنگی بر دیگری برتری ندارد و هر فرهنگ حامل ارزشهایی است که میتواند به غنای زندگی مشترک بیفزاید و زوجهایی که با ذهنی باز، قلبی پذیرا و تعهدی عمیق به رشد مشترک وارد رابطه میشوند، میتوانند از اختلافات فرهنگی پلی برای نزدیکی بیشتر بسازند.
در مواردی که اختلافات فرهنگی پس از ازدواج بروز میکنند، راهکارهای بهبود باید بر پایه گفتوگو، همدلی و انعطافپذیری بنا شوند و زوجها باید به جای سرزنش یا اجبار، تلاش کنند تا دلایل رفتارهای طرف مقابل را درک و از منظر فرهنگی او به مسائل نگاه کنند و استفاده از تکنیکهای حل تعارض مانند گوش دادن فعال، بیان احساسات بدون قضاوت و یافتن راهحلهای مشترک، میتواند به کاهش تنشها کمک کند.
حضور مشاوران خانواده یا روانشناسان متخصص در حوزه ازدواجهای بینفرهنگی میتواند بسیار مؤثر باشد و این متخصصان با ارائه تمرینهای ارتباطی، تحلیل ریشههای تعارض و آموزش مهارتهای همدلی، به زوجها کمک میکنند تا تفاوتهای فرهنگی را به فرصتهایی برای رشد تبدیل کنند و شرکت در کارگاههای آموزشی یا گروههای حمایتی نیز میتواند تجربههای مشابه دیگران را در اختیار زوجها قرار و حس تنهایی را کاهش دهد.
در کنار تمام این راهکارها، نقش عشق، احترام و تعهد در عبور از اختلافات فرهنگی بسیار حیاتی است؛ زوجهایی که به رابطه خود بهعنوان یک مسیر مشترک برای رشد نگاه میکنند، میتوانند از تفاوتها پلی برای نزدیکی بیشتر بسازند و عشق واقعی نهتنها پذیرای تفاوتها است، بلکه آنها را به بخشی از زیبایی رابطه تبدیل میکند و احترام به ریشههای فرهنگی یکدیگر، نشانهای از بلوغ و عمق رابطه است.
به طور کلی، ازدواج موفق حاصل ترکیب شناخت دقیق، پذیرش تفاوتها و تلاش مشترک برای ساختن آیندهای مشترک است و اختلافات فرهنگی، اگر با آگاهی و همدلی مدیریت شوند، میتوانند به غنای رابطه بیفزایند و زوجها را به انسانهایی پختهتر و فهمیدهتر تبدیل کنند و این مسیر نیازمند صبر، گفتوگو و تعهدی عمیق به رشد فردی و مشترک است و پاداش آن، رابطهای پایدار، زیبا و پرمعنا خواهد بود.
منبع: ایمنا