به گزارش خبرگزاری ایمنا، در دل هر خانهای که صدای کودکانه میپیچد، زندگی رنگی تازه میگیرد و در پس هر لبخند معصومانه، آیندهای روشنتر رقم میخورد. در روزگاری که جمعیت به عنوان ستون فقرات و مهمترین عامل رشد جامعه شناخته میشود، اهمیت فرزندآوری و تعدد فرزندان نهتنها موضوعی خانوادگی، بلکه مسئلهای ملی و راهبردی تلقی میشود.
مطالعات علمی نشان میدهد رشد فردی انسانها، بهویژه در دوران کودکی، تحت تأثیر ساختار خانواده و تعاملات اجتماعی آن قرار دارد. کودکانی که در خانوادههای پرجمعیت بزرگ میشوند، مهارتهای ارتباطی، همدلی، مسئولیتپذیری و سازگاری اجتماعی بیشتری کسب میکنند، آنها در محیطی پویاتر رشد میکنند که در آن، تجربه مشارکت، صبوری، تقسیم منابع و همدلی آموخته میشود.
از منظر اجتماعی نیز افزایش جمعیت مولد و جوان، پشتوانهای استوار برای پیشرفت اقتصادی، شکوفایی علمی و پایداری فرهنگی یک ملت است. جوامعی که به حفظ و تقویت نرخ باروری خود توجه دارند، در برابر چالشهایی همچون پیر شدن جمعیت، کاهش نیروی کار و زوال فرهنگی ایمنتر خواهند بود.
افزون بر این، خانوادههای پرجمعیت از نظر روانی نیز پویاتر و منعطفتر هستند و وجود خواهران و برادران در زندگی فرد، نوعی شبکه حمایتی طبیعی ایجاد میکند که در برابر بحرانهای عاطفی و اجتماعی نقش حفاظتی ایفا میکند، به گونهای که این پیوندهای خانوادگی، ضامن سلامت روانی و عاطفی افراد در طول زندگی خواهند بود.
در شرایطی که برخی نگرانیهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی موجب کاهش تمایل به فرزندآوری شده است، توجه مسئولانه و علمی به سیاستهای حمایتی خانوادهها، از جمله تأمین مسکن، تسهیلات آموزشی، خدمات درمانی و امنیت شغلی، ضرورتی اجتنابناپذیر است. فرزندآوری، زمانی به انتخابی آگاهانه و افتخارآمیز بدل میشود که بسترهای لازم برای رشد و شکوفایی نسلهای آینده فراهم باشد.
با توجه به آنچه گفته شد، نگاهی دوباره به ارزش فرزندآوری، بازتعریف نقش خانواده در توسعه ملی و فرهنگسازی برای حمایت از خانوادههای پرجمعیت، ضرورتی انکارناپذیر است، زیرا جامعهای که فرزندانش را سرمایه میداند، آیندهای مطمئنتر برای خود رقم خواهد زد و هر کودک، پیامآور امیدی نو و سازنده فردایی روشن است، ازاینرو گفتوگویی داشتیم با حجتالاسلام سید روحالله میرشفیعی، مشاور خانواده، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان و کارشناس مباحث اخلاقی، تربیتی و تبلیغی که مشروح آن را در ادامه مطالعه میکنید:
ایمنا: آیا رابطهای میان تعدد فرزندان و رشد فردی و اجتماعی آنها وجود دارد؟
میرشفیعی: در خانوادههای پرجمعیت، بستری غنی از ارتباطات عاطفی و اجتماعی فراهم میشود که تأثیر شگرفی بر رشد مهارتهای ارتباطی کودکان دارد. در چنین محیطی، فرزندان از سنین پایین در معرض گفتوگو، همکاری، مشارکت و تجربههای روزمرهای قرار میگیرند که آنها را به تدریج با شیوههای مؤثر برقراری ارتباط، حل اختلاف و تعامل سازنده آشنا میکند و همین حضور پررنگ روابط انسانی در فضای خانواده، به نوعی نقش نخستین مدرسه اجتماعی را برای کودکان ایفا میکند.
از سوی دیگر، در این ساختار خانوادگی، فرزندان بزرگتر اغلب نقشهای حمایتی نسبت به خواهر و برادرهای کوچکتر خود بر عهده میگیرند. این تعامل، فرصتی طلایی برای پرورش حس مسئولیتپذیری، مراقبت و نوعدوستی در آنها فراهم میکند. کودکانی که در چنین فضای پویا رشد میکنند، نهتنها در روابط فردی خود توانمندتر ظاهر میشوند، بلکه در بزرگسالی نیز آمادگی بیشتری برای ایفای نقشهای اجتماعی گوناگون خواهند داشت.
ایمنا: تعدد فرزندان در خانواده چه مزایای دیگری به همراه دارد؟
میرشفیعی: در خانوادههای پرجمعیت، روحیه همکاری و مشارکت از همان سالهای نخست زندگی در میان اعضا شکل میگیرد و تقویت میشود. بسیاری از امور روزمره، از تهیه غذا گرفته تا ساماندهی فضای زندگی، به شکل گروهی انجام میگیرد؛ روندی که خودبهخود مهارت کار گروهی را در فرزندان نهادینه میسازد. کودکان در چنین خانوادههایی میآموزند که برای رسیدن به اهداف مشترک، باید با دیگران هماهنگ باشند، مسئولیتپذیرانه رفتار کنند و نقش خود را در جمع به درستی ایفا کنند.
علاوه بر آن، زیستن در میان جمع خواهر و برادرها، به کودکان فرصت میدهد تا فضیلتهایی همچون نوبت گرفتن، بخشیدن، صبوری و پذیرش تفاوتهای فردی را تجربه کنند؛ این تمرینهای روزمره، پایههای تحمل و تابآوری را در شخصیت آنها محکم میکند، همچنین روابط خواهر و برادری که در این دوران شکل میگیرد، اغلب به شبکهای حمایتی در تمام طول زندگی تبدیل میشود. فرزندان خانوادههای پرجمعیت بهطور معمول با حس تعلق و امنیت بیشتری رشد میکنند، چرا که همواره کسی هست که به حرفشان گوش دهد، در کنارشان باشد و احساس تنهایی را از آنها دور کند.
ایمنا: با اشاره به چالشهای خانوادههای چند فرزند، راهکارهایی برای مدیریت آن بفرمائید.
میرشفیعی: با وجود فواید پرشمار خانوادههای پرجمعیت، نباید از چالشهای احتمالی این ساختار غافل ماند. یکی از مسائل رایج، دشواری در اختصاص دادن وقت کافی به هر فرزند است. وقتی تعداد فرزندان افزایش پیدا میکند، ممکن است والدین نتوانند برای هر کدام وقت کافی اختصاص دهند و زمان میان اعضای خانواده تقسیم میشود، با این حال، پدر و مادر میتوانند با برنامهریزی مناسب، حتی تنها چند دقیقه گفتوگوی صمیمانه روزانه را به هر فرزند اختصاص دهند و همین زمان کوتاه ولی خالص و معنادار، نقش مهمی در تقویت احساس دیدهشدن، عزتنفس و پیوند عاطفی میان والد و فرزند دارد، همچنین باید به این نکته توجه داشت که هر فرزند زمانی جدا از والدین نمیگیرد و در برخی فعالیتها، پدر و مادر میتوانند زمانی را با تمام اعضای خانواده بگذرانند.
به علاوه زندگی در کنار خواهر و برادرها گاه با تنشهایی همراه میشود همچون رقابت بر سر اسباببازی، محبت والدین یا مسئولیتهای خانه میتواند به مشاجرات کودکانه بینجامد؛ در چنین شرایطی، نقش تربیتی والدین بسیار پررنگ است و آنها باید به فرزندان بیاموزند که چگونه اختلافات خود را با گفتوگو، همدلی و درک متقابل حل کنند، همچنین مقایسه کردن فرزندان با یکدیگر، نهتنها کمکی به رشد آنها نمیکند، بلکه بذر رقابت منفی را در دلشان میکارد. مقایسه هر کودک با گذشته خودش و تشویق به رشد فردی، راهکاری مؤثر برای پرورش حس اعتماد به نفس و کاهش تعارضهای درون خانواده است.
ایمنا: آیا خانوادههای پرجمعیت با مشکلات مالی و کمبود امکانات رفاهی مواجهاند؟ چگونه میتوان در عین حمایت از فرزندآوری، کیفیت زندگی و تربیت فرزندان را در این خانوادهها حفظ کرد؟
میرشفیعی: در خانوادههای پرجمعیت، یکی از چالشهای قابل توجه در شرایط جامعه، فشار مالی ناشی از افزایش نیازهای فرزندان است. با بالا رفتن شمار اعضای خانواده به طبع هزینههایی همچون آموزش، تفریح، پوشاک و تغذیه نیز به همان نسبت افزایش پیدا میکند؛ در این شرایط ممکن است والدین نتوانند برای هر فرزند کلاسهای آموزشی یا سرگرمیهای پرهزینه فراهم کنند. با این حال، راهکارهایی همچون بهرهگیری از امکانات رایگان یا کمهزینه نظیر کتابخانههای عمومی، پارکها، برنامههای فرهنگی شهری و فعالیتهای خلاقانه در خانه میتواند جایگزین مناسبی برای پر کردن اوقات فراغت و رشد فکری کودکان باشد، همچنین آموزش مفاهیمی مانند صرفهجویی، قناعت و مشارکت در مدیریت هزینهها، نهتنها به کاهش فشار مالی کمک میکند، بلکه عاملی مؤثر در رشد شخصیت و تقویت مسئولیتپذیری فرزندان خواهد بود و به قطع از آثار تربیتی برای فرزندان برخوردار است.
از سوی دیگر، مراقبت همزمان از چند کودک، بهویژه زمانی که فاصله سنی آنها کم است، برای والدین میتواند گاهی خستهکننده باشد، در چنین شرایطی تقسیم مسئولیتها بهگونهای هوشمندانه میان اعضای خانواده ضروری است. واگذاری بخشی از امور ساده به فرزندان بزرگتر، ضمن کاهش فشار جسمی و روانی بر پدر و مادر، فرصتی برای تقویت حس مسئولیت، اعتماد به نفس و مشارکت اجتماعی در کودکان فراهم میکند. این شیوه تربیتی، بهویژه در خانوادههای پرجمعیت، نهتنها گرهگشا، بلکه نوعی سرمایهگذاری عاطفی و رفتاری برای آینده فرزندان به شمار میآید.
منبع: ایمنا