اقتصادی

اگر قرار است کسی با این تصمیم اعدام شود، بنده را اعدام کنیداما در نهایت تصمیم گرفته شود

به گزارش خبر‌نویس به نقل از ایسنا،   عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت: متاسفانه کسی جرات تصمیم گیری ندارد که نمونه آن درباره بنزین و نان و ارز است؛ حال اینکه باید یک بار برای همیشه تصمیم گرفته و پرونده این موارد را ببندیم.

محسن زنگنه که چهار سال با مسعود پزشکیان در مجلس یازدهم همکار بود، گفت که رئیس جمهور با داشتن شناخت خوب از مجلس، «رگ خواب مجلس» را می‌داند. اکنون هم رئیس مجلس هوای او را دارد.

او از پرونده های بازی در کشور سخن گفت که از یک دولت به دولت دیگر منتقل می‌شوند و هنوز تعیین تکلیف نشده است؛ زنگنه از رئیس جمهور خواست که یک بار برای همیشه این پرونده‌های باز را ببند تا مردم از نگرانی و تشویش بیرون آیند.

نایب رئیس کمیسیون تلفیق بودجه همچنین با تائید سخنان رئیس جمهور درباره وضعیت بودجه برخی از نهادها و دستگاه ها، گفت: رئیس‌جمهور این اختیار را دارد که غیر از بودجه وزارتخانه‌ها، بودجه مابقی دستگاه‌های زیرمجموعه وزارتخانه‌ها را حذف کند و هیچ محدودیتی هم ندارد. این کار به سخنرانی نیاز ندارد و به اقدام نیاز دارد.

گفت‌وگوی ایسنا با محسن زنگنه نماینده تربیت حیدریه، مه‌ولات و زاوه در مجلس شورای اسلامی را در زیر بخوانید.

مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور، چند دوره نماینده مجلس بوده که آخرین دوره آن مربوط به مجلس یازدهم می‌شود. با توجه به حضور شما در دوره قبلی، فکر می‌کنید چقدر سابقه نمایندگی مجلس پزشکیان، در تعامل دولت و مجلس تأثیر دارد؟

ما در مجلس یازدهم چهار سال با آقای پزشکیان همکار بودیم. واقعیت این است که ایشان به‌رغم اینکه یکی از شخصیت‌های مطرح سیاسی کشور و دارای سابقه وزارت و نایب‌رئیسی مجلس بودند اما در مجلس یازدهم جزو نمایندگانی نبودند که ظهور و بروز و تاثیرگذاری در صحن مجلس داشته باشند.

البته در کمیسیون بهداشت و درمان وضعیت متفاوت بود؛ آنجا نظرات و سخنان ایشان برای دیگران مؤثر و اثرگذار بود. من در زمان بررسی برنامه هفتم توسعه حدود ۶، ۷ ماه ارتباط نزدیک‌تری با آقای پزشکیان داشتم، ایشان عضو کمیسیون تلفیق برنامه هفتم و بنده هم عضو هیئت‌رئیسه و سخنگوی تلفیق برنامه بودم و تعامل ما با ایشان در کمیسیون تلفیق بیشتر شد. یکی دو بار هم به‌دلیل بررسی مواد مرتبط با کمیسیون بهداشت در جلسات آن کمیسیون حضور پیدا کردم.

به نظرم، آقای پزشکیان شناخت بسیار خوبی از مجلس دارند که این شناخت هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی؛ وجه مثبتش این است که انصافا تعامل و رفت‌وآمد ایشان با مجلس بسیار خوب است. شاید کمتر رئیس‌جمهوری را سراغ داشته باشیم که مانند آقای پزشکیان بدون تکلف و به راحتی، به مجلس بیاید و ارتباط مستقیم برقرار کند.پزشکیان شناخت بسیار خوبی از مجلس دارد و رگ خواب مجلس را می‌داند

اما وجه منفی‌اش این است که پزشکیان «رگ خواب مجلس» را می‌داند؛ اینکه وقتی مجلس نسبت به موضوعی حساسیت دارد یا عصبانی و ناراحت است، می‌داند چه طور باید با مجلس رفتار و تعامل کند. این موضوع از این جهت که جایگاه مجلس در حوزه نظارتی کمرنگ می‌شود خوب نیست.

همین شناخت و نوع تعامل رئیس‌جمهور  از مجلس و مجموعه دولت و معاونان پارلمانی، باعث شده مجلس دوازدهم در مقایسه با مجلس یازدهم تا حدی در حوزه نظارت و قدرت ورود به مسائل و مطالبه‌گری کمرنگ‌تر شده است. البته این مساله علل مختلفی دارد که یکی از آن‌ها، همین موضوع است.

اگر بخواهیم مقایسه‌ای بین مجلس یازدهم و دوازدهم داشته باشیم؛ تعامل رئیس مجلس با رئیس‌جمهور سابق بهتر بود یا رئیس جمهور فعلی؟

من اطلاعی از جزئیات تعاملات ندارم؛ رئیس مجلس با هر دو دولت ارتباطات خوبی داشت با این حال، فکر می‌کنم رئیس‌ مجلس بیشتر هوای رئیس‌جمهور فعلی را دارد که به‌خاطر شرایط کشور و یا به‌دلیل رویکرد وفاق است.

فکر نمی‌کنید تغییر نوع تعامل دولت و مجلس، ارتباطی با سابقه نمایندگی مجلس پزشکیان و شرایط کشور دارد؟

واقعیت این است که زمانی یک نظام و حکومت درست روی ریل حرکت می‌کند که هر فردی در نقش خودش باشد؛ در اینگونه موارد همیشه مثال خانواده را می‌زنم. تا زمانی که زن در جایگاه زن و مرد در جایگاه مرد قرار داشته باشد، جامعه در تعادل است. هیچ‌وقت نباید مرد جای زن یا زن جای مرد را بگیرد و باید هر فردی عهده‌دار مسئولیتش در جایگاه خودش باشد. در حکمرانی هم همین وضعیت برقرار  است؛ رئیس مجلس باید در جای رئیس مجلس، نماینده مجلس در جایگاه نمایندگی، رئیس‌جمهور، وزیر و قوه قضائیه هم در جای خود باشند.

اگر مجلس بخواهد جای دولت بنشیند یا برعکس دولت در جای مجلس، کار خراب می‌شود. هرجا این تنظیم‌ها به هم خورده، مشکلات به وجود آمده است؛ هر زمان مجلس از نقش اصلی خود خارج شد و احساس کرد باید به دولت کمک اجرایی کند،‌ کار خراب می‌شود؛ کمک مجلس به دولت این است که اگر وزیری ناکارآمد است، محکم بایستد. اینکه وزیر ناکارآمد را مثل دندان چرکین از دهان بیمار بکشید، کمک به مریض است نه اقدامی علیه او.

اتفاقا در این باره قانون اساسی به‌درستی پیش‌بینی کرده است. قانون برای تقابل مجلس با دولت نیست. اگر در قانون اساسی استیضاح و سوال تحقیق و تفحص آمده برای کمک به دولت است. وقتی وزیری در زمان طرح استیضاح در مجلس، نمی‌تواند از عملکردش دفاع کند و مجلس هم راضی نمی‌شود، معنایش این است که آن وزیر ضعیف است.برداشتی در مجلس دوازدهم وجود دارد که اگر مجلس به وظایف قانونی‌اش عمل کند و صحبت از استیضاح کند، به معنای تقابل مجلس با دولت است

 متأسفانه در مجلس دوازدهم، چنین برداشتی وجود دارد که اگر مجلس به وظایف قانونی خود عمل کند، یعنی در تقابل با دولت قرار گرفته است؛ این یعنی ما نسبت به قانون اساسی و قوانین جاری کشور نقد داریم و آن را ناکارآمد می‌دانیم پس تا صحبت از استیضاح می‌شود، عده‌ای می‌گویند «وفاق به‌هم می‌خورد».

در یکی از جلسات غیرعلنی مجلس یازدهم در زمان ریاست جمهوری آقای رئیسی،‌ نمایندگان نسبت به عملکرد رئیس وقت بانک مرکزی اعتراض کردند و ایشان کمتر از یک هفته رئیس بانک مرکزی را تغییر داد و از مجلس هم تشکر کرد اما الان برداشت این است که اگر در مجلس صحبت از استیضاح، سؤال و کارت زرد به وزرا زده شود به معنای تقابل مجلس با دولت است.

رئیس جمهور فعلی کشور، فردی با سابقه چند دوره نمایندگی مجلس است؛ آیا ایشان آنقدر شناخت از مجلس ندارد که حرف‌ها و انتقادات نمایندگان را شنیده و براساس آن تصمیم‌گیری کند قبل از اینکه کار به سوال و استیضاح وزرا کشیده شود یا اینکه اطلاعات و مطالب به‌درستی به ایشان منتقل نمی‌شود؟

براساس شناختم از آقای پزشکیان، ایشان مجلس را خوب می‌شناسد. زمانی که آقای همتی وزیر سابق اقتصاد استیضاح شد، ایشان خیلی راحت برخورد کرد چون مجلس را می‌شناخت. اتفاقا اگر الان وزیری با منطق و ادله استیضاح و برکنار شود، اولین کسی که بهترین برخورد را می‌کند، خود آقای پزشکیان است.

در این بین، طبیعی است که آقای پزشکیان به‌عنوان رئیس‌جمهور باید از دولت و وزرایش دفاع کند چه بسا ایشان در برابر فشارهایی قرار دارد که خودش هم نتواند درباره وزرا تصمیم بگیرد. شاید در آینده در خاطراتش بنویسد که اگر من جای نماینده یا رئیس مجلس دوازدهم بودم، این سه وزیر را استیضاح می‌کردم و منتظر بودم که مجلس این وزرا را استیضاح کند اما مجلس این کار را نکرد. فکر می‌کنم اگر قلب ایشان را بشکافیم،‌ چنین نگاهی معلوم شود اما ایشان امروز رئیس‌جمهور است و باید تا روزی که در مسئولیت است، محکم از وزرایش دفاع کند. ما تجربه استضاح آقای همتی را داریم؛ بعد از استیضاح در جلسه‌ای با رئیس‌جمهور صحبت کردیم و برخوردشان بسیار منطقی بود.

یکی از نمایندگان مجلس خاطره‌ای از روز استیضاح آقای همتی نقل می‌کند که بعد از صحبت‌های من به عنوان موافق استیضاح و تغییر فضای مجلس به سمت رای به استیضاح، به آقای رئیس‌جمهور می‌گوید که مواردی را در دفاع از آقای همتی بگوید. رئیس‌جمهور پاسخ می‌دهد که من اگر این‌ حرف‌ها را بزنم اما نتوانند انجام دهند، آیا این استدلال درست است؟ می‌خواهم بگویم وقتی حرف مجلس منطقی باشد، رئیس‌جمهور هم می‌پذیرد.رئیس‌جمهور بعد از استیضاح همتی، برخورد منطقی داشت؛ اگر الان هم وزیری با منطق استیضاح شود، ایشان بهترین برخورد را خواهد داشت

درباره آقای پزشکیان هم باید بگویم که گرچه ممکن است انتقاداتی به ایشان داشته باشم اما پزشکیان را انسان سلیم‌النفس و آزاده‌ای می‌دانم یعنی اگر استدلال محکمی مطرح شود که مسیر یا روش اشتباه است، ایشان می‌پذیرد. در یکی از جلسات در یکی از شوراهای دولت، معاون ایشان با یک موضوعی موافق بود اما بنده در همان جلسه به صراحت گفتم این حرف غلط است. جالب این‌که آقای پزشکیان سخن من را پذیرفت و گفت حرف درستی است و اجازه نداد آن بند مصوب شود.

پس بگذاریم مجلس، مجلس باشد که در این فضا آقای پزشکیان می‌تواند راحت‌تر  کار کند.

همان طور که شما بیان کردید باید «مجلس، مجلس باشد» اما درمجلس دوازدهم با یکسری نماینده‌هایی مواجه‌ایم که صدای بلندی دارند و حرف‌هایشان در افکار عمومی اثرگذار است به طوری که انگار کلیت مجلس دوازدهم را تشکیل می‌دهند. این صداهای بلند معمولا خود را بعضا به عنوان لیدر استیضاح برخی وزار نشان می‌دهند حال اینکه طراح اصلی نمایندگان دیگری هستند. چقدر این رفتارها و صداها در نگاه افکار عمومی به مجلس اثر دارد؟

مجلس محل حضور افراد سیاسی است یعنی نماینده‌ای که نطق می‌کند، سؤال می‌پرسد و تذکر می‌دهد چه باصدا و چه بی‌صدا باشد، همه در دایره سیاست تعریف می‌شوند و نمی‌توان یکی را نقد کرد و گفت کار فلان نماینده خوب است و کار نماینده دیگر بد است.

بالاخره هر کسی شیوه خاص خودش برای دنبال کردن اهداف سیاسی خود را دارد با این تصور که این کار به نفع مردم تمام می‌شود. بنده هم فکر می‌کنم آنچه می‌گویم به نفع مردم است، همان‌طور که ۲۸۹ نماینده دیگر چنین باوری دارند. بنابراین، فضای مجلس را نمی‌توان با فضای بیرون از مجلس سنجید. اگر کسی در مجلس داد می‌زند یا دیگری آرام صحبت می‌کند، همه این‌ها اقتضائات مجلس است.

اما تندروی در مجلس روی جامعه اثر می‌گذارد؛ مثلاً وقتی نماینده‌ای پشت تریبون می‌گوید قرار است قیمت بنزین ۵۰۰ برابر شود، طبیعتا در جامعه تأثیرگذار است.

در مجلس دوازدهم، ما هم چوب را می‌خوریم هم پیاز را؛ یعنی خیلی از مسائل را مطرح می‌کنیم که تأثیر مثبت یا منفی در جامعه می‌گذارد اما در نهایت اتفاقی رخ نمی‌دهد؛ این موضوع خیلی بد است. بارها به دوستان در هیئت‌ رئیسه و دیگر نمایندگان گفته‌ایم که اگر مسئله‌ و اعتراضی در مجلس مطرح می‌شود، باید آن را پیگیری کرد.

برای مثال، اگر ۱۰ یا ۲۰ نماینده چندین بار بحثی درباره عملکرد وزیری مطرح می‌کنند که او خطایی مرتکب شده، باید آن موضوع را پیگیری کنند نه اینکه بلاتکلیف بگذارند بدین شکل که نماینده از وزیر سوال کند و وزیر هم در مجلس پاسخ دهد تا آن موضوع برای جامعه حل شود. شاید مجلس دوازدهم به‌عنوان مجلسی منتقد و معترض نسبت به وزرا و دولت مطرح شود اما متاسفانه در باطن هیچ اتفاقی نمی‌افتد؛ یعنی وزرا می‌آیند و می‌روند و در آخر هم از آن‌ها تقدیر و تشکر می‌شود.شاید مجلس دوازدهم به‌عنوان مجلسی منتقد و معترض نسبت به وزرا و دولت مطرح شود اما متاسفانه در باطن هیچ اتفاقی نمی‌افتد

برای رفع این مشکلات، باید آیین‌نامه داخلی مجلس به‌درستی اجرا شود. وقتی نماینده سؤالی از وزیری مطرح می‌کند، باید آن وزیر در کمیسیون به سوال پاسخ دهد. اکنون نیز طبق قانون شفافیت، باید مشروح جلسات کمیسیون‌ها منتشر شود. اگر در نهایت وزیر اشتباهی کرده، سؤال در صحن علنی به رای گذاشته می‌شود و اگر هم وزیر اشتباهی نکرده، نماینده قانع شده و موضوع تمام می‌شود.

باز هم تأکید می‌کنم، اگر «مجلس، مجلس باشد» و «دولت هم دولت باشد»، کارها به‌درستی پیش می‌رود. از آن طرف هم باید گفت دولت نباید در قانون‌گذاری دخالت کند. یکی از مسائل فعلی این است که دولت در جلسات «سران قوا» یا مجموعه‌هایی با عناوین مختلف، عملا قانون‌گذاری انجام می‌دهد؛ یعنی دولت علاوه بر کار اجرا،‌ وظایف مجلس مبنی بر قانون‌گذاری و تفسیر را هم انجام می‌دهد. در مقابل، مجلس هم خودش را در اذهان مردم به‌عنوان یک مجری نشان می‌دهد که ما در مجلس فلان کار اجرایی را انجام می‌دهیم در حالی که وظایف ما در مجلس مشخص است. البته ممکن است یک نماینده در حوزه انتخابیه‌اش برای تسریع ساخت جاده‌ای یا اجرای پروژه‌ای کمک کند، اما این کار مجلس نیست.

به باور شما،‌ در مقایسه‌ای بین عملکرد دو سال اول مجلس یازدهم با مجلس دوازدهم، عملکرد کدام دوره بهتر است؟

قطعا مجلس یازدهم.

چرا مجلس دوازدهم نتوانست عملکردی همچون دوره یازدهم داشته باشد آن هم در شرایطی که مجلس یازدهم قوانین بسیار مترقی تصویب کرد که آثار آن قوانین را می‌توان به وضوح در کشور دید.

مجلس یازدهم طبق آیین‌نامه داخلی، «مجلس‌تر» بود؛ آنچه باعث شادابی و پویایی مجلس می‌شود این است که نمایندگان بتوانند از اختیارات خود در قانون اساسی و آیین‌نامه به‌درستی استفاده کنند. در همین قانون ملاحظات سیاسی هم دیده شده است. معتقدم باید به مردم اعتماد کنیم؛ خرد جمعی مردم اشتباه نمی‌کند و بیشتر از ما می‌فهمد.

مجموعه صحن علنی، کمیسیون‌ها و هیئت‌رئیسه، همه با هم مجلس را تشکیل می‌دهند. در مجلس یازدهم، من به‌عنوان یک نماینده جوان که تازه سال اول ورودم به مجلس بود، توانستم در فرآیند قانون‌گذاری نقش فعال داشته باشم. اولین قانونی که در مجلس یازدهم تصویب شد، «قانون برخی احکام مربوط به اصلاح ساختار بودجه کل کشور» بود که یک جوان سال اولی مجلس آنقدر اختیار داشت که طرحی را ثبت کند، سپس از همان طرح در کمیسیون دفاع کند و همان طرح در صحن علنی تصویب و تبدیل به قانون شود. همین روند در مورد قوانین مهمی مثل مسکن، جوانی جمعیت، شرکت‌های دانش‌بنیان و موارد متعدد دیگر تکرار شد. یعنی در مجلس یازدهم، جوانان در کنار نمایندگان باتجربه، نقش مؤثر و فعالی داشتند.

چرا در مجلس دوازدهم چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد در حالی که رئیس مجلس و تعدادی از روسای کمیسیون‌ها تغییر نکرده و تعدادی از نمایندگان مجلس قبل نیز در این دوره حضور دارند؟

برداشت برخی این است که باید قانون‌گذاری کمتر شود و قانون‌گذاری جدید نشود؛ اگر قرار است این اتفاق هم بیفتد باید مسیر خودش را طی کند. همین که طرح و لایحه‌ای در صحن مطرح و بحث‌های کارشناسی بین نمایندگان صورت می‌گیرد و به دنبالش رسانه‌ها درگیر می‌شوند، خودش بخشی از نشاط اجتماعی است.

در چهار سال گذشته، مجلس باعث بخشی از نشاط اجتماعی بود مثلا بعد از طرح مواردی همچون اصلاح ساختار بودجه، دانش بنیان، جوانی جمعیت، مسکن و موارد دیگر بحث و گفت‌وگو در دانشگاه‌ها و میان مردم شکل می‌گرفت نمونه واضح آن زمان بررسی طرح جوانی جمعیت است که بیش از۳۰ جلسه سنگین درباره آن تشکیل شد. جلساتی که در آن‌ها موضوعات مهمی مثل غربالگری، مسائل مالی، تسهیلات، خدمات مسکن، استخدامی و دیگر بخش‌ها به صورت تخصصی مطرح می‌شد.

اکنون مجلس درگیر برخی مصلحت‌هایی شده که وظیفه آن برعهده مجمع تشخیص مصلحت نظام است. مصالح مجلس باید در درون خود مجلس تعیین شود؛ پس باید به صحن مجلس اعتماد کرد. ممکن است در صحن علنی یک نماینده بلند شود و با صدای بلند اعتراض کند؛ باید اجازه دهیم حرفش را بزند و از طرف دیگر، به نماینده‌ای که می‌خواهد پاسخ او را بدهد هم اجازه داده شود.

مجلس محل گفت‌ و شنودها است. ممکن است نفر اول، نفر دوم را محکوم کند و یا برعکس. اگر این مباحث در یک فضای منطقی پیش رود، برای جامعه هم مفید است و در نهایت جامعه متوجه می‌شود. قرار نیست ما به جای مردم تصمیم بگیریم. مردم فهیم هستند، صحنه را نگاه کرده و در نهایت تصمیم‌ می‌گیرند. آن‌ها می‌فهمند چه کسی در مجلس حرف درست می‌زند و چه کسی حرف غلط.نگران نباشیم و اجازه دهیم «مجلس، مجلس باشد» و مسیرش را طی کند قطعا آن نشاط و شادابی به مجلس برمی‌گردد

در مجموع، دوباره تاکید می‌کنم اگر مجلس براساس قانون، آیین‌نامه داخلی و قانون اساسی همان «مجلس» باشد، نشاط و شادابی دوباره بازخواهد گشت. حضرت آقا به ما فرمودند که به دولت کمک کنیم اما قطعا منظورشان این نبوده که درِ مجلس بسته شود. منظور ایشان این بوده که مجلس در چارچوب وظایف و تکالیف قانونی خود به دولت کمک کند.

البته گاهی یک نماینده ممکن است بحث شخصی با یک وزیر داشته باشد و بخواهد آن را به صحن علنی بکشد اما صحن مجلس متوجه می‌شود. باید اعتراف کنم، نه از این جهت که خودم در این مجلس حضور دارم،‌ اما واقعا بیش از ۹۰ درصد مجلس، آگاهانه رأی می‌دهند. برای مثال، اخیرا طرحی تصویب به قانون شد که اختیارات نمایندگان را کم می‌کرد. با اینکه خیلی‌ها می‌گفتند این طرح رای نمی‌آورد اما ۲۰۰ نماینده به آن رأی مثبت دادند. نماینده متوجه می‌شود که این طرح اختیاراتش را محدود می‌کند اما در نهایت به دلیل مصلحت کشور به آن رای می‌دهد؛ در همین رابطه یکی از نمایندگان ادوار می‌گفت که این اتفاق بی‌نظیر بود چون تاکنون مجلس به تغییر در آیین‌نامه در جهت کاهش اختیارات نمایندگان، رای نداده است. این نشان می‌دهد قاطبه نمایندگان مجلس سالم‌اند، مصالح کشور را درک می‌کنند و آگاهانه تصمیم می‌گیرند.

بنابراین نگران نباشیم و اجازه دهیم «مجلس، مجلس باشد» و مسیرش را طی کند. قطعا آن نشاط و شادابی به مجلس برمی‌گردد.

یکی از مواردی که همواره در تمامی ادوار مجالس دیده شده،‌ اعمال اصلاحات در قوانین مصوب همان دوره مجلس است؛ چه اتفاقی می افتد که بعد از تصویب قانونی، طرحی برای اصلاح همان قانون ارائه می‌شود؟ نمونه آن تغییر چندین باره درباره روند بررسی بودجه در مجلس یا قانون جوانی جمعیت است.

این موضوع علل مختلفی دارد. مثلا درباره بودجه، برای رفع ایراداتی، روش بررسی دو مرحله‌ای به تصویب رسید اما در زمان اجرا، مجلس متوجه شد که این روش زمان‌بر است چون شامل بررسی در مجلس، شورای نگهبان، مجمع تشخیص و هیئت عالی نظارت بوده و همین فرآیند طولانی، اثرات مخرب روی اقتصاد گذاشت. به نظرم این از نقاط مثبت مجلس است که وقتی متوجه اشتباهی می‌شود، آن را اصلاح می‌کند. البته با اصلاح روند فعلی، تغییر آن چنانی در بررسی بودجه ایجاد نشده است؛ فقط بررسی دو مرحله‌ای بودجه به یک مرحله‌ تبدیل شد و عملا بررسی احکام در مجلس حذف شد.

حذف بررسی احکام بودجه سالیانه در مجلس، چه معنایی دارد؟ تکلیف مواردی همچون افزایش سالیانه حقوق کارمندان و یا تعیین تعرفه آب، برق و گاز چه می‌شود؟

مواردی در قانون آمده که طبق آن به دولت اجازه تصمیم گیری در بودجه‌های سالانه داده شده است؛ نمونه آن تعیین میزان افزایش تعرفه آب، برق و گاز است براین اساس طبق قانون جدید مجلس،‌ دولت در جدول الزامات مثلا بندی می‌نویسد که «پیرو ماده فلان قانون، میزان افزایش آب‌بها ۱۰ درصد است». این نیز در قالب همان جدول‌ها ارائه شده و مشکلی ندارد.

اما یک وقت هست که دولت می‌خواهد یک حکم جدید در بودجه اضافه کند به عنوان مثال « سال آینده موسسات فرهنگی که معاف از مالیات هستند، مشمول ۱۰ درصد مالیات شوند». قبلا چنین بندهایی در بودجه می‌آمد به طوری  که یک سال عوارض و مالیات بر ارزش افزوده برای سیگار تعیین شد اما سال بعد همان بند مربوط به اخذ مالیات از سیگار در مجلس رای نیاورد. در این شرایط تکلیف چیست؟ یک سال سیگار مالیات دارد و سال بعد ندارد!

با قانون جدید،‌ دیگر نمی‌توان در بودجه سالیانه قانون‌گذاری کرد. به عنوان مثال در بودجه تصویب شد که «هر فردی که ۶ ماه سابقه ایثارگری دارد و در جایی مشغول است، استخدام می‌شود». نتیجه این شد که همان سال حدود ۳۰ تا ۵۰ هزار نفر استخدام شدند. در این قانون آمده بود که مثلا این حکم تا ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ اعتبار دارد حالا تکلیف فردی که اسفند ۱۴۰۰ شرکتی شده، چه می شود؟ جالب این است که سال بعد، این قانون تصویب نشد و عده‌ای بلاتکلیف ماندند.

نمونه دیگر درباره وضعیت استخدام «نهضتی‌های قبل از ۹۲» و «نهضتی‌های بعد از ۹۲» است چون سال ۹۲ این قانون تصویب شد و قرار بود آن‌ها تا پایان همان سال تعیین تکلیف شوند. نتیجه‌ این وضعیت بلاتکلیفی در کشور است یعنی تولیدکننده، کارگر و کارفرما نمی‌دانند در سال بعد چه اتفاقی می‌افتد.

با این توضیحات،‌ چه تغییراتی در تقدیم لایحه بودجه و روند بررسی بودجه در مجلس ایجاد می‌شود؟

تمام مواردی که دولت برای آن مجوز قانونی دارد مثل میزان فروش نفت،‌ افزایش حقوق، میزان معافیت، انتشار اوراق مشارکت، سهم هر دستگاه از اوراق،‌ میزان تسهیلات بانک‌ها و تکلیفی و قرض‌الحسنه و تسهیلات معروف به تبصره ۱۸، در جداول بودجه می‌آید و ما برای آن حکم جدید نمی‌دهیم.

تعیین میزان افزایش حقوق کارکنان دولت نیز در جدوال لحاظ می‌شود چون در قانون آمده که «افزایش حقوق سالیانه در بودجه سنواتی تعیین می‌شود».

اما در مواردی که قانون نگفته باید در بودجه سالیانه تعیین شود، دیگر برای آن حکمی در بودجه آورده نمی‌شود. حالا ممکن است دولت بگوید که می‌خواهد مسئله جدید یا مالیات جدیدی لحاظ کند که برای این کار باید دولت لایحه به مجلس ارائه کند تا تبدیل به قانون دائمی شود و دیگر امکان اضافه کردن این موارد و قانون‌گذاری جدید در بودجه وجود ندارد.

به عنوان مثال، فرض کنید دولت بخواهد هر سال در بودجه یک درصد به مالیات بر ارزش افزوده اضافه کند که این شدنی نیست. طرف یک قرارداد ۲۰ ساله نوشته که در آن، مالیات بر ارزش افزوده ۹ درصد تعیین شده است حالا یک‌دفعه، دولت بخواهد مالیات را ۱۰ درصد یا ۱۲ درصد برای یک سال تعیین کنند؛ نتیجه این می‌شود که تمامی محاسبات و قراردادها به‌هم می‌ریزد و مملکت ثبات خود را از دست می‌دهد.

منبع: اکوایران

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا