به گزارش خبرگزاری ایمنا، برخی کودکان به علت وابستگی شدیدی که به والدین خود دارند، هنگام رفتن به مدرسه دچار نوعی ترس و استرس میشوند، هراس از مدرسه، یکی از اختلالهای روانی شایع در دوران مدرسه به ویژه دوره پیش دبستانی و اول ابتدایی است که تنها در مورد مدرسه و در کودکان دبستانی وجود دارد و کودک در مکانهای دیگر میتواند دوری از مادر را تحمل کند.
علت اصلی ترس از مدرسه یا مدرسه هراسی، اضطراب کودک به دلیل جدایی از والدین و قرار گرفتن در یک محیط جدید است، به طور معمول مدرسه هراسی در کودکانی که امنیت پایین و وابستگی بالا دارند، مشاهده میشود. مدرسه هراسی با حالتهایی مانند گریه، داد و فریاد کردن، لجبازی و جنجال به پا کردن، تمارض به مریضی، مقاومت در برابر ترک خانه، پرت کردن کیف و کتاب و نپوشیدن روپوش مدرسه همراه است.
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی نسبت به جدایی از والدین یا دور شدن از خانه، اضطراب مفرط، ناتوانکننده و نامتناسب با سن خود را نشان میدهند. این گونه ترسها ممکن است در کودکان به صورت احساس اضطراب مبهم، لکنت زبان، شب ادراری یا دیدن کابوسهای شبانه بروز پیدا کند. کودکان مبتلا به این عارضه هنگام جدایی از والدین خود بیتاب میشوند و به هر عذر و بهانهای متوسل میشوند تا دوباره پیش پدر و مادرشان بروند، این دسته از کودکان به خاطر درخواستهای مکرر برای خارج شدن از کلاس درس، نگرانیشان نسبت به جدایی از والدین و غیبتهای مکرر از مدرسه عملکرد تحصیلی ضعیفی دارند.
در واکاوی مسئله اضطراب جدایی کودکان کلاس اولی و مدرسه هراسی آنها، ریشه وابستگی شدید این کودکان به والدین، اضطراب جدایی از والدین در فرزندان تک فرزند، ویژگیهای مادران آشفته و ارائه راهکارهایی به خانوادهها برای تشویق و ترغیب کودکان کلاس اولی برای رفتن به مدرسه به گفتوگو با سعید رحیمی، دکتری تخصصی روانشناسی کودکان با نیازهای خاص و عضو نظام روانشناسی کشور نشستیم که در ادامه میخوانید:
ایمنا: راهکار حل مسئله ترس از جدایی کودکان کلاس اولی و اضطراب آنها از مدرسه رفتن چیست؟
رحیمی: در مورد چالش روزهای اول مدرسه به ویژه برای کلاس اولیها برای برخی خانوادهها که بنا به دلایلی خودشان چالشهایی دارند و شرایط بهینه روانی ندارند، بیشتر از سایر خانوادههایی که دانشآموز کلاس اولی دارند، تشدید میشود، این ویژگیها برای اعضای خانواده به خصوص مادر بسیار اهمیت دارد، مادرانی که خودشان سابقه اضطراب جدایی، وابستگی به مادر و سابقه مشکلات رفع نشده برای مثال افسردگی پس از زایمان حل نشده که عوارض آن باقی میماند، سابقه تعارضهای والدینی یا اختلافات زناشویی که حاصل آن بیثباتی برای کودکان و اضطراب ماندگار برای والدین است، چالش شرایط اقتصادی که به همه این موارد میتواند دامن بزند و چالش روابط بین فردی یعنی والدینی که روابط بین فردی را در قالب مهارت بین فردی یا مهارت اجتماعی یاد نگرفتهاند و نمیتوانند به کودکان خود آموزش دهند، چالش نبود مدیریت احساسات و هیجانها برای آن دسته از والدین یا به خصوص مادرانی که نمیدانند چطور همدلانه رفتار کنند و با حالت بیثباتی و گاهی پرخاشگری و دلسوزی برخورد میکنند، معمولاً تعادل روانی کودکشان ندارند و روزهای اول مدرسه برای آنها سختتر میشود، بنابراین مجموعه چالشهایی که گفته شد در این خانوادهها زمینهساز اضطرابها یا وابستگیها بین کودکان به خصوص کودکان کلاس اولی است که در روزهای اول مدرسه بروز پیدا میکند.
ایمنا: ریشه وابستگی شدید کودکان کلاس اولی به والدین در چیست؟
رحیمی: کودکانی که سابقه اختلال اضطراب جدایی دارند و این مشکل رفع نشده است، برای مثال این اختلال اضطراب جدایی به دلایل مختلفی است که از ابتدا گفته شد، این اختلال اضطراب جدایی از حدود چهار سالگی که کودکان به پیشدبستانی میروند، بروز پیدا میکند و در کلاس اول کودکان دبستانی اگر این مشکل رفع نشده و به درمان آن پرداخته نشده باشد در کلاس اول این مشکل اوج میگیرد و نشانههای جسمی تهوع، دل درد و سردردی که معمولاً کودکان دارند، اظهار میکنند و گریه کرده و بهانهگیری میکنند و به هر شکل احتمال دارد که مدرسه نروند، یک نکته بسیار اساسی وجود دارد که این نکته برای مربیان و مدیران در روز اول مدرسه هم برای این دسته از مادران بسیار مهم است، مادرانی که ممکن است اختلالهای شخصیت از نوع وابسته یا یک نوع وابستگیهای روانی نسبت به والدین داشته باشند و این معضل را به کودکان خودشان هم منتقل کنند.
ایمنا: اضطراب جدایی از والدین و ترس از رفتن به مدرسه در کودکان تک فرزند تا چه اندازه شدت دارد؟
رحیمی: اگر کودک در خانوادهای تک فرزند باشد به دلیل وابستگی زیادی که به مادر خانواده دارد، بروز این اختلال در آنها به مراتب بیشتر است، البته این مشکل در کودکان تک فرزند وابسته به جنسیت آنها هم باشد، برای مثال تک پسر خانواده که تک نوه خانوادگی هم به شمار میرود و از جانب پدر بزرگ و مادربزرگ بسیار مورد توجه قرار میگیرد، این گروه از کودکان بسیار متوقع تربیت میشوند و کودکانی وابسته به خانواده هستند که معمولاً روزهای اول مدرسه برای آنها بسیار سخت است که از مادر جدا شوند، از سویی احتمال دارد مادران این گروه از فرزندان خودشان هم مشکل وابستگی را داشته باشند و همیشه نگران به نظر میرسد و کودک را از فاصله گرفتن از خودش و رفتن به مدرسه باز میدارد، این دسته از مادرانی که کودکان تک فرزند دارند و احتمال سابقه سقط جنین هم داشتهاند، وقتی که کودک آنها متولد شده با مراقبتیهای بسیار زیاد از ابتدای تولد او را به خودشان وابسته میکنند و این وابستگی شرایط اضطراب جدایی از والدین را برای کودکان تک فرزند در اوایل مدرسه رفتن تشدید میکند، در کنار همه این عوامل آن دسته از مادران و والدینی که کودک آنها سابقه رفتن به مراکز پیش دبستانی را ندارند، بروز این مشکل در دوران دبستان برای آنها وجود دارد، کودکانی که به پیش دبستانی میروند آرام آرم روابط اجتماعی را یاد میگیرند و ترس و کمرویی آنها کمتر شده و از بین میرود، اما کودکانی که سابقه ترس و کمرویی آنها به خاطر نداشتن مهارت اجتماعی و ارتباط بین فردی شکل نگرفته معمولاً اضطراب جدایی در آنها ماندگار شده و در روزهای اول مدرسه برای حضور در کلاس اول دبستان این اختلال نشان داده میشود.
ایمنا: برخورد مسئولان مدرسه تا چه اندازه در شکلگیری ترس کودکان از مدرسه رفتن مؤثر است؟
رحیمی: گاهی فضای مراکز آموزشی و مدارس که با تعداد زیاد دانش آموز و نبود امکانات و تجهیزات لازم نوع برخورد با کودکان به ویژه کلاس اولیها بوده که این مسئله را تشدید میکند، یعنی کودکی که اضطراب جدایی دارد همان روز اول که او را به مدرسه میبرند با وجود همه چالشهایی که دارد، مربی مدرسه میخواهد او را در آغوش گرفته و نوازش کرده و فضای جذابی را به او نشان دهد و اگر کودک این حس متقابل به مربی را نداشته باشد چالش سرجای خود میماند و ترس از مدسه در وجود او شکل میگیرد، کودکانی که اضطراب جدایی دارند، اگر سابقه برخورد روزهای اول مدرسه از جانب معلم، مدیر و ناظم مدرسه اصولی نباشد، به طور یقین آنها ترس از مدرسه پیدا میکنند، یعنی کودک اختلال اضطراب جدایی داشته و نمی خواسته از مادرش جدا شود و این اتفاق افتاده و تجربه نامطلوبی از روز اول مدرسه پیدا کرده و تازه از فضای مدرسه و از صدای بلند ناظم، معلم یا مدیر مدرسه هم ترسیده و دیگر رغبتی به مدرسه رفتن ندارد و مشکل ترس از مدرسه رفتن هم پیدا میکند، بنابراین بهتر است که این موضوع توسط والدین و اولیای مدرسه مدیریت شود.
ایمنا: آیا ویژگیهای شخصیتی مادران بر آشفتگی کودکان در روز اول مدرسه و بروز اختلال ترس از مدرسه مؤثر است؟
رحیمی: مادرانی که زمینه اضطراب جدایی داشتند و افسردگی پس از زایمان آنها رفع نشده است، باید مورد درمان قرار گیرند که فضای تعامل با فرزندشان را بتوانند امن کنند، هر مشکلی و اختلالی که مادر از قبل داشته و رفع نشده یکی از چالشهای مهم برای ایجاد اضطراب در کودکان است، بنابراین برای روز اول مدرسه رفتن کودکان باید این مداخلات درمانی و اقدامات درمانی به خصوص برای مادر انجام شود، همچنین مادر نباید نشان دهد که دوست ندارد کودکش از او جدا شود، زیرا کودکان آشفتگی مادر را میفهمند، بنابراین وقتی کودکان این موارد را متوجه میشوند، بیشتر بهم میریزند و روزهای اول مدرسه رفتن برای آنها دشوارتر میشود و باید این گروه از مادران اضطراب خود را کاهش داده و از ابتدا با کوک توافق کنند که قرار است به جایی بروند که دوستان بسیاری پیدا میکند و در کنار معلم و همکلاسیهایش اوقات خوشی را سپری میکند و بعد از تمام شدن کلاس درس به خانه میآید، در این شرایط معمولاً کودکان مقاومت میکنند و میخواهند که مادرشان در مدرسه بماند و باید مادران به آنها تلقین کنند که پشت پنجره کلاس درس ایستاده و او را تماشا میکنند و بعد از زمان کوتاهی دوباره به دنبال او رفته و با همدیگر به خانه میروند و سعی کنند با فرزندشان درباره این موضوع توافق کنندتا به مرور زمان این اختلال رفع شود و کودک در این شرایط باقی نماند، چرا که اگر این چالش رفع نشود، مشکلات دیگری برای کودک به دنبال دارد و سلامت روان وی و علاقه@اش به فضای اموزشی و مدرسه و تحصیل را با مشکل روبهرو خواهد کرد.
منبع: ایمنا