به گزارش خبرگزاری ایمنا، افت تحصیلی دانشآموزان یکی از موضوعات مهم پیرامون تحصیل و یادگیری کودکان و نوجوانان است که نهتنها بر آینده فردی دانشآموزان تأثیر میگذارد، بلکه پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گستردهای نیز به همراه دارد؛ این پدیده به معنای کاهش عملکرد تحصیلی نسبت به توان بالقوه فردی یا سطح مورد انتظار است و میتواند در قالب نمرات پایین، بیانگیزگی، ترک تحصیل یا کاهش مشارکت در فعالیتهای آموزشی ظاهر شود.
علل افت تحصیلی بسیار متنوع و در سه سطح فردی، خانوادگی و ساختاری قابل بررسی است که در سطح فردی، عواملی مانند مشکلات روانی، اضطراب امتحان، نداشتن هدف مشخص یا ضعف در مهارتهای مطالعه نقش دارند و در سطح خانوادگی، بیتوجهی والدین، فشارهای اقتصادی یا نبود فضای مناسب برای مطالعه میتواند مؤثر باشد، در سطح ساختاری نیز ضعف در برنامهریزی آموزشی، تراکم مطالب درسی، کمبود معلمان متخصص و نبود حمایتهای روانشناختی در مدارس از جمله عوامل مهم به شمار میرود.
برای مقابله با افت تحصیلی، باید راهکارهایی چندبعدی اتخاذ شود و در سطح مدرسه، ایجاد محیطی حمایتگر، استفاده از روشهای تدریس متنوع و ارائه مشاورههای تحصیلی و روانی ضروری است، در سطح خانواده نیز تقویت ارتباط والدین با فرزندان، نظارت بر روند تحصیلی و ایجاد انگیزه از طریق تشویق و همراهی مؤثر خواهد بود و میتوان با اصلاح ساختارهای آموزشی، کاهش فشارهای بیمورد و ارتقای کیفیت منابع آموزشی به بهبود وضعیت کمک شود.
اهمیت توجه به افت تحصیلی فراتر از نمرات درسی است و دانشآموزی که دچار افت تحصیلی میشود، ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهد، دچار انزوای اجتماعی شود یا مسیر زندگی او به سمت ناکامی و بزهکاری سوق پیدا کند و از سوی دیگر، جامعهای که نتواند از ظرفیتهای تحصیلی نسل جوان بهرهبرداری کند، با کاهش بهرهوری، افزایش نابرابری و ضعف در توسعه پایدار مواجه خواهد شد.
توجه به افت تحصیلی باید به عنوان یک مسئولیت مشترک میان خانواده، مدرسه و جامعه تلقی شود و پیشگیری از این پدیده نیازمند رویکردی جامع، انسانی و آیندهنگر است که در آن رشد همهجانبه دانشآموزان هدف اصلی باشد و با شناخت دقیق علل و اجرای راهکارهای مؤثر، میتوان مسیر تحصیلی دانشآموزان را به سوی موفقیت و شکوفایی هدایت کرد، در همین راستا با زهره سادات کاظمی، روانشناس و مشاور تربیتی گفتوگویی داشتیم که شرح آن را در ادامه میخوانید.
ایمنا: مهمترین عوامل روانی، خانوادگی و آموزشی مؤثر در افت تحصیلی دانشآموزان چیست و چگونه میتوان آنها را شناسایی کرد؟
کاظمی: افت تحصیلی دانشآموزان پدیدهای چندوجهی است که ریشههای آن را باید در تعامل میان عوامل فردی، خانوادگی، آموزشی و اجتماعی جستوجو کرد و از منظر روانشناختی، اضطراب، افسردگی، ضعف اعتماد به نفس، و اختلالات یادگیری از جمله عواملی است که به صورت بر عملکرد تحصیلی دانشآموز تأثیر میگذارند و این مشکلات گاهی پنهان است و تنها از طریق رفتارهای غیرمستقیم مانند پرخاشگری، انزوا یا بیانگیزگی قابل شناسایی است.
در سطح خانوادگی، نبود حمایت عاطفی، فشارهای بیش از حد، اختلافات والدین یا بیتوجهی به نیازهای تحصیلی کودک میتواند زمینهساز افت تحصیلی شود. خانوادههایی که تنها بر نمره تأکید دارند یا مقایسههای مکرر میان فرزندان انجام میدهند، ناخواسته انگیزه یادگیری را در کودک تضعیف میکنند، اما در مقابل، خانوادههایی که بر فرایند یادگیری، تلاش و رشد فردی تمرکز دارند، نقش مؤثری در پیشگیری از افت تحصیلی ایفا میکنند.
در حوزه آموزشی، روشهای تدریس یکنواخت، نبود تنوع در فعالیتهای کلاسی، نبود ارتباط عاطفی میان معلم و دانشآموز و فضای رقابتی ناسالم از جمله عواملی است که میتوانند دانشآموز را از مسیر یادگیری دور کنند و معلمانی که تنها به انتقال محتوا بسنده میکنند، بدون توجه به تفاوتهای فردی، زمینه افت را فراهم میسازند و در مقابل، معلمان خلاق و همدل میتوانند با ایجاد انگیزه، فضای امن و مشارکتی، عملکرد تحصیلی را ارتقا دهند.
برای شناسایی این عوامل، باید از ابزارهای مختلفی بهره گرفت که شامل گفتوگوهای فردی با دانشآموز، مشاهده رفتار در کلاس، بررسی وضعیت خانوادگی و استفاده از مشاورههای تخصصی میشود همچنین آزمونهای روانسنجی و ارزیابیهای یادگیری میتوانند به شناسایی دقیقتر مشکلات کمک کنند و مهمتر از همه، باید به نشانههای به ظاهر کوچک مانند کاهش تمرکز، غیبتهای مکرر یا افت ناگهانی نمرات توجه کرد.
به طور کلی میتوان گفت که افت تحصیلی نه یک شکست، بلکه یک نشانه هشدار است که اگر بهموقع دیده شود، میتواند به فرصتی برای اصلاح، ترمیم و رشد تبدیل شود و نگاه تربیتی به این پدیده، بهجای سرزنش، بر حمایت، همدلی و مداخله مؤثر تأکید دارد.
ایمنا: چه روشهایی برای افزایش انگیزه در دانشآموزانی که علاقهای به درس ندارند، مؤثرتر از تنبیه یا اجبار است؟
کاظمی: افزایش انگیزه تحصیلی در دانشآموزان بیعلاقه، نیازمند رویکردی چندلایه و انسانی است و برخلاف تصور رایج، اجبار، تهدید یا تنبیه نه تنها انگیزه ایجاد نمیکنند، بلکه اغلب منجر به مقاومت، اضطراب و طرد کامل فرایند یادگیری میشوند و انگیزه واقعی زمانی شکل میگیرد که دانشآموز احساس کند یادگیری برای او معنا دارد، با زندگیاش مرتبط است و در فضایی امن و محترمانه اتفاق میافتد.
یکی از مؤثرترین روشها برای ایجاد انگیزه، استفاده از علایق شخصی دانشآموزان در طراحی فعالیتهای آموزشی است؛ وقتی محتوا با دنیای واقعی، سرگرمیها یا دغدغههای نوجوانان پیوند بخورد، یادگیری از حالت تحمیلی خارج و به تجربهای جذاب تبدیل میشود و به عنوان مثال، استفاده از بازیهای آموزشی، پروژههای گروهی یا فعالیتهای عملی میتواند حس مشارکت و مالکیت را در دانشآموز تقویت کند.
تشویقهای کلامی، بازخورد مثبت و تأکید بر تلاش به جای نتیجه نیز نقش مهمی در تقویت انگیزه دارند و دانشآموزی که تنها بر اساس نمره ارزیابی میشود، ممکن است احساس بیارزشی کند، اما اگر معلم یا والدین بر رشد فردی، پشتکار و پیشرفت نسبی تأکید کنند، انگیزه درونی شکل میگیرد و این نوع انگیزه پایدارتر و مؤثرتر از انگیزههای بیرونی مانند جایزه یا ترس از تنبیه است.
ایجاد فضای روانی امن در کلاس و جایی که دانشآموز بتواند بدون ترس از قضاوت سوال بپرسد، اشتباه کند و یاد بگیرد نیز از عوامل کلیدی در افزایش انگیزه است و معلمانی که با همدلی، شوخطبعی و انعطافپذیری با دانشآموزان تعامل دارند، به طور معمول در ایجاد علاقه به درس موفقتر هستند، همچنین مشارکت دادن دانشآموز در تصمیمگیریهای آموزشی مانند انتخاب موضوع پروژه یا روش ارائه حس مسئولیتپذیری را تقویت میکند و انگیزه تحصیلی نه با فشار، بلکه با پیوند دادن یادگیری به معنا، تجربه و احساس شکل میگیرد.
ایمنا: نقش والدین در پیشگیری از افت تحصیلی چیست و چگونه میتوان مشارکت آنها را در فرایند یادگیری تقویت کرد؟
کاظمی: نقش والدین در پیشگیری از افت تحصیلی دانشآموزان، نقشی بنیادین و چندلایه است، چراکه خانواده نخستین نهاد تربیتی کودک است و نگرش والدین به آموزش، به صورت مستقیم بر انگیزه، اعتماد به نفس و عملکرد تحصیلی فرزندان تأثیر میگذارد و والدینی که به جای تمرکز صرف بر نمره، بر فرایند یادگیری، تلاش و رشد فردی فرزند خود تأکید دارند، فرزندان با انگیزهتر و موفقتری تربیت میکنند.
یکی از مهمترین راههای مشارکت والدین، ایجاد فضای گفتوگوی باز و همدلانه با فرزند است و وقتی کودک احساس کند که میتواند درباره چالشهای درسی خود بدون ترس از سرزنش صحبت کند، زمینه برای شناسایی مشکلات و ارائه راهحل فراهم میشود و والدینی که شنونده فعال هستند و به احساسات فرزند خود توجه میکنند، به طور معمول زودتر متوجه علائم افت تحصیلی میشوند و میتوانند مداخله مؤثر داشته باشند.
مشارکت والدین در فعالیتهای مدرسه، ارتباط مستمر با معلمان و حضور در جلسات آموزشی، نقش مهمی در تقویت پیوند خانه و مدرسه دارد و این ارتباط دوطرفه باعث میشود والدین از وضعیت تحصیلی فرزند خود آگاه باشند و معلمان نیز بتوانند از ظرفیتهای خانواده برای حمایت آموزشی بهره بگیرند و در بعضی از موارد، افت تحصیلی ناشی از سوءتفاهم یا نبود هماهنگی میان خانه و مدرسه است.
والدین میتوانند با ایجاد نظم در خانه، اختصاص فضای مناسب برای مطالعه و تشویق به برنامهریزی شخصی، به فرزند خود در مدیریت زمان و تمرکز کمک کنند، همچنین الگوسازی رفتاری مانند مطالعه کتاب، گفتوگو درباره موضوعات علمی یا فرهنگی و احترام به آموزش، نقش مهمی در شکلگیری نگرش مثبت کودک به تحصیل دارد و کودکی که آموزش را در خانه ارزشمند میبیند، در مدرسه نیز با انگیزه بیشتری ظاهر میشود.
مشارکت والدین در فرایند یادگیری نباید به کنترل یا فشار تبدیل شود و حمایت، تشویق و اعتماد، سه ستون اصلی ارتباط مؤثر والدین با فرزند در مسیر تحصیلی است.

ایمنا: چگونه معلمان میتوانند با طراحی فعالیتهای خلاقانه و مشارکتی، دانشآموزان را به یادگیری علاقهمند کنند؟
کاظمی: نقش معلم در ایجاد انگیزه تحصیلی، نقشی بیبدیل و تعیینکننده است و معلم نه تنها انتقالدهنده دانش، بلکه شکلدهنده نگرش و احساس دانشآموز نسبت به یادگیری است و طراحی فعالیتهای خلاقانه و مشارکتی، یکی از مؤثرترین راهها برای درگیر کردن ذهن و احساس دانشآموز با محتوای درسی است، این فعالیتها، یادگیری را از حالت خشک و یکطرفه خارج و به تجربهای زنده و معنادار تبدیل میکنند.
استفاده از پروژههای گروهی، بازیهای آموزشی، نقشآفرینی یا فعالیتهای عملی در کلاس، میتواند حس مشارکت، رقابت سالم و خلاقیت را در دانشآموزان تقویت کند، وقتی دانشآموز احساس کند که در فرایند یادگیری نقش دارد و تنها دریافتکننده اطلاعات نیست، انگیزه او برای مشارکت و تلاش افزایش مییابد و این نوع فعالیتها همچنین به تقویت مهارتهای ارتباطی، حل مسئله و تفکر انتقادی کمک میکنند.
معلمان موفق به طور معمول از روشهای متنوع تدریس استفاده میکنند و به تفاوتهای فردی دانشآموزان توجه دارند، آنها میدانند که برخی دانشآموزان با شنیدن، برخی با دیدن و برخی با انجام دادن بهتر یاد میگیرند، بنابراین ترکیب روشهای بصری، شنیداری و عملی در طراحی درس، میتواند دامنه یادگیری را گسترش و افت تحصیلی را کاهش دهد.
ایجاد فضای روانی امن در کلاس، جایی که دانشآموز بتواند آزادانه سوال بپرسد، اشتباه کند و یاد بگیرد، از عوامل کلیدی در موفقیت فعالیتهای مشارکتی است و خلاقیت معلم نهتنها در محتوا، بلکه در نوع ارتباط با دانشآموزان تجلی مییابد.
ایمنا: ایجاد ارتباط عاطفی میان دانشآموز و معلم میتواند در بهبود عملکرد تحصیلی نقش داشته باشد؟
کاظمی: ارتباط عاطفی میان دانشآموز و معلم، یکی از مؤثرترین عوامل در شکلگیری انگیزه، اعتماد به نفس و عملکرد تحصیلی است و دانشآموزی که احساس کند معلمش او را میفهمد، به او احترام میگذارد و به رشدش علاقهمند است، با اشتیاق بیشتری در فرایند یادگیری مشارکت میکند و این ارتباط، به ویژه در سنین ابتدایی و نوجوانی، نقش حیاتی در شکلگیری نگرش مثبت به مدرسه دارد.
معلمانی که با همدلی، توجه فردی و حمایت روانی با دانشآموزان تعامل دارند، در کاهش اضطراب تحصیلی و افزایش مشارکت کلاسی موفقتر عمل میکنند و یک جمله ساده مانند «میدانم که تلاش کردی» یا «اشتباه کردن بخشی از یادگیری است» میتواند تأثیر عمیقی بر احساس ارزشمندی دانشآموز داشته باشد و این نوع ارتباط، زمینهساز شکلگیری انگیزه درونی و پایدار است.
ارتباط عاطفی سالم همچنین به معلم کمک میکند تا علائم افت تحصیلی را زودتر شناسایی کند و دانشآموزی که دچار مشکل شده، به طور معمول در رفتار، تمرکز یا تعاملات او تغییراتی نشان میدهد و معلمی که با دقت و علاقهمندی با دانشآموزان ارتباط دارد، میتواند این نشانهها را تشخیص و مداخله مؤثر انجام دهد.
رابطه عاطفی میان معلم و دانشآموز، نهتنها بر یادگیری بلکه بر رشد شخصیت، مهارتهای اجتماعی و سلامت روانی دانشآموز تأثیر میگذارد و این رابطه، اگر بر پایه احترام، اعتماد و حمایت شکل بگیرد، میتواند یکی از ستونهای اصلی موفقیت تحصیلی باشد.
ایمنا: تمرکز والدین بر فرایند یادگیری و تلاش فرزند به جای تمرکز بر نمره چه تأثیراتی دارد؟
کاظمی: تأکید والدین بر فرایند یادگیری به جای نمره، یکی از مؤثرترین راهها برای تقویت انگیزه درونی، کاهش اضطراب تحصیلی و پرورش نگرش مثبت به آموزش است؛ نمره اگرچه شاخصی برای ارزیابی است، اما نمیتواند تمام ابعاد یادگیری، تلاش، خلاقیت و رشد فردی را نشان دهد و وقتی والدین تنها نمره را معیار موفقیت قرار میدهند، کودک ممکن است دچار اضطراب، ترس از شکست یا احساس بیارزشی شود.
در مقابل، والدینی که بر تلاش، پشتکار، پیشرفت نسبی و علاقهمندی فرزند خود تمرکز دارند، فرزندانی با اعتماد به نفس، انگیزه و انعطافپذیری تربیت میکنند و این نوع نگرش، به کودک اجازه میدهد اشتباه کند، یاد بگیرد و رشد کند، بدون اینکه احساس کند ارزش او وابسته به عددی روی برگه امتحان است.
تأکید بر فرایند یادگیری به کودک کمک میکند تا مهارتهای مهمی مانند برنامهریزی، حل مسئله، تفکر انتقادی و خودارزیابی را توسعه دهد و این مهارتها، در بلندمدت بسیار مهمتر از نمرات مدرسه است و نقش کلیدی در موفقیت تحصیلی و حرفهای آینده دارند.
والدینی که به فرزند خود نشان میدهند آموزش یک مسیر رشد است نه مسابقهای برای کسب نمره، زمینهساز شکلگیری نگرش سالم، پایدار و انسانی به یادگیری میشوند و این نگرش، نه تنها افت تحصیلی را کاهش میدهد، بلکه کیفیت زندگی آموزشی کودک را نیز ارتقا میبخشد.

ایمنا: در رویارویی با دانشآموزانی که دچار افت تحصیلی شدهاند، چگونه میتوان بدون برچسبزنی یا سرزنش، آنها را حمایت کرد؟
کاظمی: رویارویی با افت تحصیلی باید با رویکردی حمایتی، همدلانه و بدون قضاوت انجام شود و برچسبزنیهایی مانند تنبلی، بیاستعدادی یا بیانگیزه بودن، نه تنها کمکی به حل مشکل نمیکنند، بلکه میتوانند آسیبهای روانی جدی به دانشآموز وارد کنند و در مقابل، حمایت مؤثر نیازمند درک علل افت، گفتوگوی سازنده و ارائه راهحلهای عملی است.
نخستین گام، شنیدن فعال و بدون پیشداوری است؛ باید به دانشآموز فرصت داده شود تا درباره احساسات، چالشها و دلایل افت تحصیلی خود صحبت کند و این گفتوگو، اگر در فضایی امن و محترمانه انجام شود، میتواند به شناسایی ریشههای مشکل از جمله مشکلات خانوادگی، اضطراب، ضعف در مهارتهای یادگیری یا مسائل ارتباطی، کمک کند.
پس از این گامها، باید برنامهای حمایتی طراحی شود که شامل اهداف کوچک، قابل دستیابی و متناسب با تواناییهای دانشآموز باشد و تشویق به تلاش، ارائه بازخورد مثبت و جشن گرفتن پیشرفتهای کوچک، میتواند اعتماد به نفس دانشآموز را بازسازی کند، همچنین استفاده از مشاوره تخصصی در موارد پیچیده مانند اختلالات یادگیری یا مشکلات روانی، ضروری است.
ایمنا: تأثیر محیط مدرسه، فضای کلاس و روابط همکلاسیها در افت یا رشد تحصیلی دانشآموزان چگونه ارزیابی میشود؟
کاظمی: محیط مدرسه و فضای کلاس، بستر اصلی یادگیری است و تأثیر مستقیمی بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان دارند؛ مدرسهای که فضای روانی امن، روابط انسانی سالم و فرهنگ مشارکت و احترام را ترویج میدهد، دانشآموزانی با انگیزه، اعتماد به نفس و عملکرد بهتر تربیت میکند و در مقابل، محیطهای تنشزا، رقابتی ناسالم یا بیتفاوت، میتوانند زمینهساز افت تحصیلی شوند.
روابط میان همکلاسیها نیز نقش مهمی در تجربه تحصیلی دانشآموز دارند و احساس تعلق، دوستی و حمایت گروهی میتواند انگیزه یادگیری را افزایش و اضطراب را کاهش دهد، اما در مقابل، تجربه طرد، تمسخر یا رقابت ناسالم میتواند منجر به انزوا، کاهش اعتماد به نفس و افت تحصیلی شود، بنابراین ایجاد فرهنگ همدلی و احترام در میان دانشآموزان، از وظایف مهم مدرسه و معلمان است.
فضای فیزیکی کلاس نیز بیتأثیر نیست و نور، تهویه، چیدمان صندلیها و امکانات آموزشی میتوانند بر تمرکز، راحتی و مشارکت دانشآموزان اثر بگذارند و کلاسهایی که امکان تعامل، حرکت و فعالیت دارند، به طور معمول محیطی پویا و یادگیریمحور ایجاد میکنند و در مقابل، کلاسهای شلوغ، بینظم یا فاقد امکانات، میتوانند مانع یادگیری مؤثر شوند.
به طور کلی، مدرسه نه تنها محل آموزش، بلکه فضای اجتماعی رشد کودک است و هر عنصر از این محیط، میتواند در افت یا شکوفایی تحصیلی نقش داشته باشد و توجه به این ابعاد، شرط لازم برای تحقق آموزشی مؤثر است.
ایمنا: چه راهکارهایی برای شناسایی زودهنگام علائم افت تحصیلی وجود دارد و چگونه میتوان مداخله مؤثر انجام داد؟
کاظمی: شناسایی زودهنگام علائم افت تحصیلی، کلید پیشگیری از آسیبهای بلندمدت آموزشی و روانی است و نخستین گام، توجه دقیق به تغییرات رفتاری، عاطفی و تحصیلی دانشآموزان است؛ کاهش ناگهانی نمرات، بیعلاقگی به درس، غیبتهای مکرر، بیقراری در کلاس یا انزوا از همکلاسیها میتوانند نشانههایی از افت باشند و معلمان و والدین باید این نشانهها را جدی بگیرند و بهجای سرزنش، به دنبال علت باشند.
استفاده از ابزارهای ارزیابی مانند آزمونهای تشخیصی، گفتوگوهای فردی و مشاورههای تخصصی میتواند به شناسایی دقیقتر مشکلات کمک کند، همچنین ارتباط مستمر میان خانه و مدرسه، از طریق جلسات اولیا و مربیان یا گزارشهای منظم، زمینهساز مداخله بهموقع است و هرچه تشخیص زودتر انجام شود، احتمال موفقیت در اصلاح مسیر تحصیلی بیشتر خواهد بود.
مداخله مؤثر باید متناسب با علت افت طراحی شود و اگر مشکل از اضطراب یا افسردگی ناشی شده، مشاوره روانشناختی ضروری است و اگر ضعف در مهارتهای یادگیری یا برنامهریزی وجود دارد، آموزش مهارتهای تحصیلی میتواند مؤثر باشد و در مواردی، تغییر روش تدریس، ایجاد انگیزه یا حمایت عاطفی میتواند مسیر دانشآموز را تغییر دهد.
افت تحصیلی نباید به عنوان شکست تلقی شود، بلکه باید آن را فرصتی برای بازنگری، حمایت و رشد دانست و با رویکردی همدلانه، علمی و مشارکتی، میتوان بسیاری از دانشآموزان را از مسیر افت به مسیر شکوفایی بازگرداند و این وظیفهای مشترک میان خانواده، مدرسه و جامعه است.
منبع: ایمنا




