به گزارش خبرگزاری ایمنا، در روابط زوجی، رفتارهای مخرب به طور معمول به صورت تدریجی و نامحسوس وارد فضای ارتباطی میشوند و این رفتارها ممکن است در ابتدا به عنوان واکنشهای طبیعی به خستگی، فشارهای روزمره یا اختلافنظرهای جزئی تلقی شوند، اما در صورت تکرار و بیتوجهی، به الگوهای پایدار و آسیبزا تبدیل میشوند و غر زدن، بهانهجویی، انتقاد مکرر و سرزنش، از جمله رفتارهایی است که بهظاهر ساده محسوب میشود، اما در عمق، حامل پیامهایی از نارضایتی، ناامنی یا نیازهای بیاننشده است.
غر زدن، برخلاف تصور رایج، تنها ابراز ناراحتی نیست بلکه نوعی شیوه غیرمستقیم برای جلب توجه یا بیان خواستههایی است که فرد نمیداند چگونه به صورت روشن و محترمانه مطرح کند و این رفتار، به جای ایجاد همدلی، باعث دلزدگی و مقاومت طرف مقابل میشود و وقتی غر زدن به بخشی از گفتوگوی روزمره تبدیل شود، رابطه از حالت مشارکتی خارج و به صحنهای از گلهگذاریهای بیپایان بدل میشود که هیچکدام به حل مسئله نمیانجامند.
بهانهجویی نیز یکی دیگر از رفتارهای مخرب است که اغلب ریشه در احساسات حلنشده یا ترسهای پنهان دارد و فردی که مدام بهانه میگیرد، ممکن است در تلاش باشد تا از مواجهه با مسئولیتها یا گفتوگوی واقعی فرار کند و این رفتار، فضای رابطه را پرتنش و غیرقابل پیشبینی میکند و باعث میشود طرف مقابل احساس کند که هر اقدامی ممکن است با واکنش منفی روبهرو شود که در چنین شرایطی، اعتماد و آرامش روانی به شدت آسیب میبیند.
انتقاد مکرر، اگرچه گاهی با نیت اصلاح یا کمک مطرح میشود، اما در عمل میتواند به ابزاری برای تخریب عزتنفس و ایجاد احساس بیارزشی تبدیل شود و وقتی یکی از زوجین به صورت دائم در نقش قضاوتگر ظاهر میشود، رابطه از حالت برابر خارج شده و به ساختاری نابرابر و پرتنش بدل میشود و فردی که مدام مورد انتقاد قرار میگیرد، ممکن است به جای اصلاح رفتار، به سمت پنهانکاری، انکار یا واکنشهای دفاعی سوق داده شود.
رفتارهای مخرب در زندگی مشترک / ضرورت یادگیری مهارتهای ارتباطی و استفاده از لحن مناسب برای حفظ آرامش رابطه زوجی
ابوذر گلورز، روانشناس و مشاور خانواده با اشاره به بعضی از رفتارهای مخرب زوجین در زندگی مشترک به خبرنگار ایمنا میگوید: ایراد گرفتن، بهانهجویی، انتقادهای مکرر و سرزنش، از جمله رفتارهایی است که بهمرور زمان میتوانند بنیان رابطه را تضعیف کنند، این رفتارها اغلب به صورت ناخودآگاه بروز میکنند و اگر به آنها توجه نشود، به الگوهای مزمن و آسیبزا تبدیل میشوند.
وی با بیان اینکه آگاهی از این رفتارهای منفی، نخستین گام در مسیر اصلاح آنها است، میافزاید: زوجین باید تلاش کنند تا به جای واکنشهای انتقادی و سرزنشگرانه، از رفتارهای مهرورزانه و همدلانه استفاده کنند و رفتارهایی را مد نظر قرار دهند که انجام آنها نه تنها تنش را کاهش میدهد، بلکه ارتباط قلبی و عاطفی میان افراد را نیز تقویت میکند.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه گاهی ممکن است یکی از زوجین در یک موقعیت خاص حق داشته باشد، اما به دلیل ناآشنایی با شیوههای درست بیان، نتواند آن را به درستی منتقل کند، تصریح میکند: در چنین شرایطی، حتی حقداشتن نیز به سوءتفاهم و تنش منجر میشود و از همین رو، یادگیری مهارتهای ارتباطی و استفاده از لحن مناسب، نقش کلیدی در حفظ آرامش رابطه زوجین دارد.
واکنشهای نادرست رابطه را وارد چرخهای از دلخوری و فاصله عاطفی میکند
گلورز با اشاره به مفهوم تئوری انتخاب ادامه میدهد: یکی از دلایل اصلی بهانهجویی و ایراد گرفتن، احساس نداشتن کنترل در زندگی است و در نظریه انتخاب، زندگی مانند ترازویی در نظر گرفته میشود که در یک کفه آن خواستهها و در کفه دیگر داشتهها قرار دارند و هرگاه این تعادل بر هم بخورد و فاصله میان خواسته و داشته زیاد شود، فرد دچار احساس نارضایتی و بیاختیاری میشود و این احساس، خود را در قالب شکایت، غر زدن یا انتقاد نشان میدهد.
وی با بیان اینکه در چنین شرایطی، افراد به جای تمرکز بر حل مسئله، به سرزنش دیگران روی میآورند تا احساس کنترل از دسترفته را جبران کنند، میگوید: این واکنشها نهتنها کمکی به بهبود وضعیت نمیکنند، بلکه رابطه را وارد چرخهای از دلخوری و فاصله عاطفی میکنند.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه شیوه بیان خواستهها و انتقادها، به ویژه برای زوجین اهمیت بسیاری دارد، اضافه میکند: تغییر در لحن و واژگان میتواند همان پیام را از حالت تهاجمی و منفی، به پیامی سازنده و محترمانه تبدیل کند و زوجینی که این مهارت را بیاموزند، میتوانند حتی در شرایط اختلاف، ارتباطی سالم و مؤثر برقرار و از آسیبهای رفتاری جلوگیری کنند.

رفتارهای مخرب در رابطه زوجی به تدریج بروز میکند / ضرورت شناسایی و اصلاح این رفتارها
سمیه طاهری، روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه در روابط زوجی، رفتارهای مخرب مانند غر زدن، بهانهجویی، انتقاد مکرر و سرزنش، اغلب به صورت تدریجی ظاهر میشوند و اگر بهموقع شناسایی و اصلاح نشوند، میتوانند پیوند عاطفی میان زوجین را تضعیف کنند، به خبرنگار ایمنا میگوید: این رفتارها به طور معمول از احساسات حلنشده، نارضایتیهای پنهان یا ضعف در مهارتهای ارتباطی ناشی میشوند و بهجای حل مسئله، باعث تشدید تنشها خواهند شد.
وی با بیان اینکه غر زدن و بهانهجویی، هرچند ممکن است در ابتدا بیاهمیت به نظر برسند، اما در بلندمدت حس خستگی و دلزدگی ایجاد میکنند، میافزاید: این رفتارها به طور معمول به جای بیان مستقیم نیازها و خواستهها، به شکل غیرسازنده بروز میکنند و طرف مقابل را در موقعیت دفاعی یا گریز قرار میدهند و نتیجه آن، کاهش کیفیت گفتوگو و افزایش فاصله روانی است.
روانشناس و مشاور خانواده با اشاره به اینکه انتقاد و سرزنش نیز از جمله رفتارهایی است که به جای اصلاح، اغلب موجب تخریب عزتنفس و ایجاد احساس بیارزشی در طرف مقابل میشوند، تصریح میکند: وقتی یکی از زوجین به صورت دائم در نقش قضاوتگر ظاهر میشود، رابطه از حالت مشارکتی خارج و به صحنهای از رقابت یا مقاومت تبدیل میشود و این فضا مانع از رشد مشترک و همدلی خواهد شد.
برای حفظ سلامت رابطه، به جای تمرکز بر خطاهای یکدیگر، به تقویت مهارتهای ارتباطی، همدلی و پذیرش متقابل بپردازید
طاهری ادامه میدهد: رفتارهای مخرب به طور معمول چرخهای از واکنشهای منفی را بهوجود میآورند؛ در واقع هر کنش منفی، واکنشی مشابه را در پی دارد و این چرخه میتواند به مرور زمان رابطه را از حالت صمیمی و امن به رابطهای پرتنش و سرد تبدیل کند و زوجها ممکن است به جای گفتوگو، به سکوت، کنارهگیری یا مقابله به مثل روی بیاورند.
وی با بیان اینکه برای حفظ سلامت رابطه، لازم است زوجین به جای تمرکز بر خطاهای یکدیگر، به تقویت مهارتهای ارتباطی، همدلی و پذیرش متقابل بپردازند، میگوید: شناسایی الگوهای رفتاری ناسالم و تلاش برای جایگزینی آنها با شیوههای مؤثرتر، میتواند مسیر رابطه را به سمت پویایی و رضایتبخشی هدایت کند.
روانشناس و مشاور خانواده اضافه میکند: هیچ رابطهای از ابتدا کامل نیست، اما با آگاهی، گفتوگوی صادقانه و تمایل به رشد مشترک، میتوان از بسیاری از رفتارهای مخرب عبور کرد و زوجهایی که بهجای سرزنش، به درک و همکاری روی میآورند، شانس بیشتری برای ساختن رابطهای پایدار، امن و پرمهر خواهند داشت.

سرزنش کردن، به ویژه زمانی که با تحقیر یا مقایسه همراه باشد، میتواند اثرات روانی عمیقی بر فرد مقابل بگذارد و این رفتار نه تنها احساس گناه و بیکفایتی ایجاد میکند، بلکه باعث میشود فرد احساس کند که هیچگاه کافی نیست و هر اشتباهی، هرچند کوچک، میتواند به طوفانی از واکنشهای منفی منجر شود و در چنین فضایی، رابطه به جای رشد، به سمت فرسایش و انزوا حرکت میکند.
رفتارهای مخرب به طور معمول در قالب چرخههای تکراری ظاهر میشوند؛ در واقع هر کنش منفی، واکنشی مشابه را در پی دارد و این چرخهها به مرور زمان رابطه را از حالت صمیمی و امن به رابطهای سرد، پرتنش و گاه خصمانه تبدیل میکنند و زوجها ممکن است به جای گفتوگوی سازنده، به سکوت، کنارهگیری یا حتی تلافی روی بیاورند که این واکنشها نه تنها مشکل را حل نمیکنند، بلکه آن را پیچیدهتر و ریشهدارتر میسازند.
برای خروج از این چرخهها، نخست باید الگوهای رفتاری ناسالم شناسایی شوند و زوجین باید بتوانند از سطح رفتار عبور کنند و به ریشههای روانی و عاطفی آنها دست یابند که تمرین گفتوگوی صادقانه، شنیدن بدون قضاوت، بیان احساسات بهجای اتهام و پذیرش تفاوتها از جمله راهکارهایی است که میتوانند فضای رابطه را از تنش به همدلی تغییر دهند و در این بین، مراجعه به مشاور خانواده میتواند به بازسازی مسیر ارتباطی کمک کند.
رابطه سالم نه به معنای نبود اختلاف، بلکه به معنای توانایی عبور از اختلافها با احترام، درک متقابل و مسئولیتپذیری است و زوجهایی که بهجای تکرار رفتارهای مخرب، به گفتوگوی آگاهانه و همدلانه روی میآورند، میتوانند حتی از دل بحرانها، پیوندی عمیقتر و پایدارتر بسازند و این نوع رابطه، نه تنها رضایتبخشتر است، بلکه بستری امن برای رشد فردی و مشترک فراهم میآورد.
منبع: ایمنا




