به گزارش خبرگزاری ایمنا، در جهان امروز، والدگری دیگر تنها به معنای مراقبت از کودک در محیط خانه یا مدرسه نیست، بلکه به نوعی معماری تجربه زیستی کودک در فضای دیجیتال تبدیل شده است. کودک در معرض دادهها، تصاویر، تعاملات مجازی و الگوریتمهایی قرار دارد که هرکدام بخشی از شخصیت و جهانبینی او را شکل میدهند و اگر والدین نسبت به این فضا بیاطلاع باشند، بخشی از تربیت فرزند خود را به ماشینها، پلتفرمها و سازوکارهای ناشناخته واگذار کردهاند که این واگذاری، نهتنها خطرناک بلکه غیرقابل بازگشت است، چراکه تجربههای اولیه کودک، بنیانهای روانی و اخلاقی او را میسازند.
آگاهی والدین از شیوههای فرزندپروری دیجیتال، به معنای تسلط بر فناوری نیست، بلکه به معنای درک لایههای پنهان تأثیرگذاری آن است و والدین باید بدانند که الگوریتمهای توصیهگر چگونه ترجیحات کودک را شکل میدهند، بازیهای آنلاین چگونه الگوهای پاداش و انگیزش را بازتعریف میکنند و چگونه تعامل با هوش مصنوعی میتواند مرز میان واقعیت و تخیل را در ذهن کودک کمرنگ کند که این درک، والدین را از نقش سنتی ناظر به نقش تحلیلگر تربیتی ارتقا میدهد و این نقشی نیازمند سواد رسانهای، تفکر انتقادی و آمادگی برای گفتوگوی مستمر با کودک است.
در فضای دیجیتال، تربیت دیگر فقط «چه چیزی یاد بدهیم» نیست، بلکه «چگونه کودک را در برابر یادگیریهای ناخواسته محافظت کنیم» نیز هست؛ کودک ممکن است در معرض محتوای خشونتآمیز، کلیشههای جنسیتی، تبلیغات پنهان یا روایتهای تحریفشده از واقعیت قرار گیرد بدون اینکه والدین حتی متوجه شوند، بنابراین اطلاع از شیوههای فرزندپروری دیجیتال، نوعی واکنش پیشگیرانه است و این واکنش از آسیبهای روانی، شناختی و اخلاقی جلوگیری میکند و به کودک امکان میدهد در فضای پیچیده و چندلایه امروز، با هویت پایدار و ذهنی سالم رشد کند.
در عصر دیجیتال، تنها تجربه برای تربیت فرزند کافی نیست / چالشی نوظهور به نام تربیت عاطفی در دنیای دیجیتال
سمیه طاهری، روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه در گذشته والدین با اتکا به تجربه نسلهای پیشین، فرزندان خود را تربیت میکردند، اما در عصر دیجیتال، تجربه کافی نیست، به خبرنگار ایمنا میگوید: والدین امروز با پدیدههایی مواجه هستند که هیچ پیشینهای در حافظه فرهنگی ندارند و از چتباتهای تعاملی گرفته تا الگوریتمهایی که رفتار کودک را پیشبینی میکنند، همگی موضوعات جدیدی است که والدین با آن روبهرو هستند و این تغییرات، والدگری را از یک نقش سنتی به یک مسئولیت فناورانه و بینرشتهای تبدیل کرده است.
وی با بیان اینکه کودکان دیجیتال، برخلاف نسلهای پیشین، از همان سالهای ابتدایی با مفاهیمی همچون داده، هویت مجازی و تعامل غیرانسانی آشنا میشوند، میافزاید: این آشنایی، هم فرصتساز است و هم خطرآفرین و والدین باید بدانند که هر کلیک، هر بازی آنلاین و هر تعامل با هوش مصنوعی، بخشی از جهانبینی کودک را شکل میدهد و تربیت در این فضا، به معنای هدایت کودک در میان دادهها است.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه یکی از چالشهای نوظهور، تربیت عاطفی در دنیای دیجیتال است، تصریح میکند: کودکی که بیشتر با صفحه نمایش تعامل دارد تا با چهره انسانی، ممکن است در تشخیص احساسات، همدلی و ارتباط چهرهبهچهره دچار ضعف شود و والدین باید آگاهانه فضاهایی برای تعامل انسانی، بازیهای گروهی و گفتوگوهای عمیق فراهم کنند تا تعادل میان دنیای مجازی و واقعی حفظ شود.
فرزندپروری در عصر دیجیتال، نیازمند بازنگری در تعریف رشد است
طاهری ادامه میدهد: هوش مصنوعی میتواند در تربیت شناختی کودک نقش مؤثری ایفا کند و از آموزش زبانهای خارجی تا تقویت حافظه و حل مسئله، میتواند مفید واقع شود، اما اگر این ابزارها بدون نظارت و هدفگذاری استفاده شوند، ممکن است کودک را به مصرفکنندهای منفعل تبدیل کنند و والدین باید نقش تنظیمگر شناختی را ایفا کنند که به معنای انتخاب ابزار مناسب، تعیین زمان استفاده و تحلیل نتایج تربیتی آنها است.
وی با اشاره به اینکه در عصر هوش مصنوعی، تربیت اخلاقی نیز با چالشهای جدیدی مواجه شده است، میگوید: کودکانی که با رباتها و سیستمهای بیطرف تعامل میکنند، ممکن است درک درستی از مسئولیت، عدالت یا همدلی نداشته باشند و والدین باید با مثالهای انسانی، داستانگویی و تجربههای واقعی، مفاهیم اخلاقی را در ذهن کودک نهادینه کنند، چراکه ماشینها نمیتوانند جایگزین وجدان انسانی شوند.
روانشناس و مشاور خانواده با اشاره به اینکه فرزندپروری در عصر دیجیتال، نیازمند بازنگری در تعریف رشد است، اضافه میکند: دیگر نمیتوان رشد را تنها با نمره، مهارت یا موفقیت سنجید و رشد واقعی، به معنای توانایی کودک در تفکر مستقل، ارتباط انسانی و زیستن در جهانی پیچیده با هویت پایدار است و والدین آیندهنگر، کسانی هستند که نه تنها کودک را برای امروز، بلکه برای فردایی تربیت میکنند که هنوز شکل نگرفته است.

فرزندپروری با دنیایی از اطلاعات، الگوریتمها و فناوریهای هوشمند درهمتنیده شده است
زهره سادات کاظمی، روانشناس و مشاور تربیتی با بیان اینکه در عصر دیجیتال، فرزندپروری دیگر محدود به تعاملات خانوادگی و مدرسهای نیست، بلکه با دنیایی از اطلاعات، الگوریتمها و فناوریهای هوشمند درهمتنیده شده است، به خبرنگار ایمنا میگوید: کودکان از سنین پایین با صفحات نمایش، دستیارهای صوتی و محتوای آنلاین مواجه هستند و این مواجهه، شکلگیری شخصیت، ارزشها و سبک یادگیری آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و والدین امروز باید نهتنها مراقب باشند، بلکه مجهز به سواد دیجیتال باشند تا بتوانند نقش راهنما را ایفا کنند.
وی با بیان اینکه هوش مصنوعی با تمام امکاناتی که دارد میتواند همیار والدین در آموزش، سرگرمی و حتی تشخیص زودهنگام مشکلات رفتاری باشد، میافزاید: اپلیکیشنهای تربیتی، ابزارهای تحلیل خواب و خلقوخو و پلتفرمهای یادگیری شخصیسازیشده، فرصتهایی بیسابقه برای رشد کودک فراهم کرده است، اما این ابزارها، جایگزین رابطه انسانی نمیشوند، بلکه نیازمند نظارت، تنظیم و تفسیر والدین هستند تا از ابزار به درستی استفاده شود.
روانشناس و مشاور تربیتی با بیان اینکه یکی از چالشهای مهم در فرزندپروری دیجیتال، مسئله حریم خصوصی و امنیت اطلاعات کودک است، تصریح میکند: بسیاری از برنامهها و پلتفرمها دادههای رفتاری، مکانی و شناختی کودکان را جمعآوری میکنند و والدین باید آگاه باشند که انتخاب هر ابزار، نهتنها بر تجربه کودک بلکه بر آینده دیجیتال او نیز اثرگذار است و آموزش سواد رسانهای و گفتوگو درباره امنیت، بخشی ضروری از تربیت در این عصر است.
تغییر الگوهای رفتاری با هوش مصنوعی / ضرورت بازتعریف نقش والدین در عصر امروز
کاظمی با اشاره به اینکه هوش مصنوعی میتواند الگوهای رفتاری را تقویت یا تغییر دهد، ادامه میدهد: کودکی که با الگوریتمهای توصیهگر بزرگ میشود، ممکن است در معرض محتوای تکراری، کلیشهای یا حتی مضر قرار گیرد و والدین باید به کودک بیاموزند که چگونه انتخاب کند، چگونه فکر کند و چگونه از فناوری برای رشد فردی و اجتماعی بهره ببرد.
وی با بیان اینکه فرزندپروری در عصر دیجیتال، نیازمند بازتعریف نقش والدین است، میگوید: دیگر نمیتوان تنها با نصیحت یا محدودسازی، کودک را از خطرات محافظت کرد و والدین باید خود یادگیرنده باشند، با کودک همقدم شوند و بهجای کنترل، بر گفتوگو، همدلی و مشارکت تأکید کنند و تربیت در این عصر، به معنای ساختن رابطهای پویا، منعطف و مبتنی بر اعتماد است.
روانشناس و مشاور تربیتی با بیان اینکه هوش مصنوعی میتواند آینهای باشد که والدین را با سبک تربیتی منتخب خود روبهرو کند، اضافه میکند: ابزارهای تحلیلگر میتوانند نشان دهند که کودک در چه زمینههایی رشد کرده یا دچار چالش است، اما تفسیر این دادهها، نیازمند انسانیت، تجربه و عشق است و به طور کلی میتوان گفت که فرزندپروری در عصر دیجیتال، ترکیبی از فناوری و معنا است.

یکی از ابعاد مغفولمانده در تربیت دیجیتال، شکلگیری هویت مجازی کودک است که هر عکس، هر کامنت و هر تعامل آنلاین، بخشی از ردپای دیجیتال فرزند را میسازد که در آینده میتواند بر فرصتهای شغلی، روابط اجتماعی و حتی سلامت روان او اثر بگذارد. والدین باید با کودک درباره مسئولیتپذیری آنلاین، حفظ حریم خصوصی و مدیریت تصویر عمومی گفتوگو کنند و این تربیت، نهتنها از کودک محافظت میکند، بلکه او را برای زیستن در جهانی که مرز میان واقعی و مجازی روزبهروز کمرنگتر میشود، آماده میسازد.
والدین باید با مفهوم تربیت مشارکتی نیز آشنا شوند که به معنای استفاده از فناوری برای تقویت رابطه، نه جایگزینی آن است، بسیاری از ابزارهای دیجیتال، اگر با هدفگذاری تربیتی و تعامل انسانی همراه شوند، میتوانند به تقویت پیوند والد-فرزند کمک کنند و به عنوان مثال اپلیکیشنهای گفتوگوی خانوادگی، بازیهای مشارکتی یا پلتفرمهای یادگیری مشترک، میتوانند بستری برای گفتوگو، همدلی و تجربههای مشترک فراهم کنند، اما این امر، تنها زمانی ممکن است که والدین از شیوههای تعامل دیجیتال آگاه باشند و نقش فعالی در انتخاب، تنظیم و تفسیر آنها ایفا کنند.
در عصر هوش مصنوعی، تربیت اخلاقی نیز با چالشهای جدیدی مواجه شده است و کودکانی که با رباتها و سیستمهای بیطرف تعامل میکنند، ممکن است درک درستی از مسئولیت، عدالت یا همدلی نداشته باشند و والدین باید با مثالهای انسانی، داستانگویی و تجربههای واقعی، مفاهیم اخلاقی را در ذهن کودک نهادینه کنند، چراکه ماشینها نمیتوانند جایگزین وجدان انسانی شوند. تربیت اخلاقی در عصر دیجیتال، نیازمند بازآفرینی روایتهای انسانی است و نیازمند روایتهایی هستیم که کودک را به درک پیچیدگیهای زندگی و مسئولیتپذیری در برابر دیگران سوق دهد.
آگاهی والدین از شیوههای فرزندپروری در عصر دیجیتال، نه یک امتیاز، بلکه یک ضرورت تربیتی است و کودکانی که در فضای بدون هدایت رشد میکنند، ممکن است از نظر شناختی پیشرفته باشند، اما از نظر عاطفی، اخلاقی و اجتماعی دچار خلأ شوند؛ والدین آگاه، نهتنها محافظان کودک، بلکه معماران آینده او هستند که در آن، انسان بودن، مهمتر از هوشمند بودن است و این آگاهی، پایهای برای تربیت نسلی است که بتواند با فناوری زندگی کند، نه در آن غرق شود و بتواند از هوش مصنوعی بهره ببرد، بدون اینکه هویت انسانی خود را از دست بدهد.
منبع: ایمنا




