به گزارش خبرگزاری ایمنا، مصرف مواد مخدر و دخانیات یکی از بحرانهای پیچیده و چندوجهی جوامع به شمار میرود که نهتنها سلامت فردی را به خطر میاندازد، بلکه بنیانهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد؛ مواد دخانی و مخدرها با تأثیر مستقیم بر سیستم عصبی مرکزی، باعث اختلال در عملکرد مغز، تغییرات رفتاری و کاهش تواناییهای شناختی میشوند و در بسیاری از کشورها، اعتیاد بهعنوان یک بیماری مزمن شناخته میشود که نیازمند درمان تخصصی و حمایت اجتماعی است و گسترش مصرف این مواد میان نوجوانان و جوانان، زنگ خطری جدی برای آینده جوامع محسوب میشود.
فرایند اعتیاد به طور معمول بهصورت تدریجی و پنهان آغاز میشود و فرد ممکن است در ابتدا برای تجربه حس جدید، کنجکاوی یا تحت تأثیر دوستان و محیط اطراف، به مصرف مواد روی آورد، اما بهمرور زمان، بدن و ذهن او به این مواد وابسته میشود و ترک آن به یک چالش بزرگ تبدیل میشود؛ وابستگی میتواند به شکل جسمی و نیاز فیزیکی به ماده یا روانی و احساس نیاز ذهنی و عاطفی، بروز کند که این وابستگیها باعث میشوند که فرد حتی با آگاهی از ضررهای مصرف، نتواند بهراحتی از آن دست بکشد.
آثار زیانبار مصرف مواد مخدر و دخانیات بسیار گسترده و مخرب است و از نظر جسمی، این مواد میتوانند منجر به آسیبهای جدی به اندامهای حیاتی مانند مغز، قلب، کبد، ریهها و کلیهها شوند؛ دخانیات عامل اصلی بیماریهای مزمن ریوی، سرطان ریه، بیماریهای قلبی و سکتههای مغزی است و از نظر روانی نیز اعتیاد باعث بروز افسردگی، اضطراب، اختلالات خواب، پرخاشگری و کاهش تمرکز میشود که این اختلالات روانی نهتنها زندگی فرد را مختل میکنند، بلکه روابط خانوادگی، شغلی و اجتماعی او را نیز تحت تأثیر قرار میدهند.
دلایل گرایش افراد به مصرف مواد بسیار متنوع و پیچیده است و فشارهای روانی ناشی از مشکلات خانوادگی، شکستهای عاطفی، بیکاری، فقر، نبود حمایت اجتماعی، احساس تنهایی و بیهویتی از جمله عواملی است که فرد را به سمت مصرف سوق میدهند، برخی افراد نیز به اشتباه تصور میکنند که مواد مخدر میتواند راهی برای افزایش تمرکز، کاهش استرس یا فرار از واقعیتهای تلخ زندگی باشد که این باورهای غلط، در کنار تبلیغات فریبنده و تأثیرپذیری از گروههای همسالان، نقش مهمی در آغاز مسیر اعتیاد دارند.
بهانههایی برای مصرف مواد مخدر و دخانیات / نیکوتین باعث حل مسئله نمیشود
مجتبی ناجی، روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه برخی افراد به بهانههای مختلف از جمله فشارهای روحی و روانی به مصرف مواد مخدر یا دخانیات روی میآورند، به خبرنگار ایمنا میگوید: مصرف مواد مخدر یا دخانیات به بهانه داشتن مشکلات و فشارهای متعدد در زندگی، راهگشا نخواهد بود و اقدام به انجام این کار، تنها اقدامی برای افزودن به مشکلات تلقی میشود.
وی با بیان اینکه برخی افراد دارای رفتارهای اعتیادگونه همواره به دنبال راهی برای توجیه رفتار خود هستند تا این رفتار را عادی جلوه دهند، میافزاید: برخی ادعا میکنند که با مصرف سیگار، دخانیات یا حتی مواد مخدر، احساس آرامش میکنند و دردهای خود را تسکین میدهند و این در حالی است که این موارد تنها تأثیر القایی دارد و در هیچ منبع علمی ذکر نشده است که نیکوتین باعث حل مسئله میشود.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه مصرف دخانیات و مواد مخدر به بهانه تسکین دردها و مشکلات، به نوعی انحراف تمرکز از شرایط اصلی است، تصریح میکند: از دید فرزندان، والدین الگوی آنها هستند و برای آنها احترام زیادی قائل میشوند و در صورتی که رفتارهایی از جانب والدین خود ببینند، این رفتارها را مثبت تلقی و سعی میکنند از آنها تقلید کنند، از همین رو تأثیر مصرف سیگار، دخانیات و مواد مخدر بر فرزندان، از اهمیت بالایی برخوردار است.
احتمال مصرف دخانیات و مواد مخدر در فرزندانی که والدین آنها چنین رفتاری دارند، چقدر است؟ / کاهش عزت نفس فرزندان با مصرف مواد مخدر و دخانیات توسط والدین
ناجی با بیان اینکه احتمال سوق پیدا کردن فرزندانی که والدین آنها مصرف کننده سیگار، دخانیات یا حتی مواد مخدر هستند، به این مواد بیشتر است، ادامه میدهد: درصدی از فرزندانی که عوارض اعتیاد به مواد مخدر یا دخانیات را در والدین خود مشاهده میکنند، به هیچ عنوان به سمت دخانیات نمیروند، چراکه این تجربه را لمس کردهاند.
وی با بیان اینکه والدین باید توجه داشته باشند که اعمال و رفتار آنها به فرزندان سرایت میکند و حتی ممکن است والدین متوجه الگوبرداری فرزندان از رفتارهای آنها نباشند، میگوید: یکی از عوارض تقلید رفتارهای منفی از جمله مصرف دخانیات یا مواد مخدر، کاهش اعتماد به نفس فرزندان است، چراکه مشاهده میکنند والدین آنها رفتاری دارند که اجتماعپسند نیست و مورد انتقاد قرار میگیرند.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه احترام، ارزشمندی و عزت به نفس فرزندان در چنین شرایطی تحت تأثیر قرار میگیرد و ممکن است آنها تجربه احساس حقارت را نیز داشته باشند، اضافه میکند: این موضوع در روابط فرزندان با همسالان و اطرافیان آنها، تأثیر منفی خواهد داشت و تحقیقات نشان میدهد که پذیرش اجتماعی کودکان متعلق به خانوادههای مصرف کننده مواد مخدر بسیار کمتر است.

ورزش در کاهش میل به دخانیات مؤثر است؟ / ۲ عامل زمینهساز مصرف دخانیات و مواد مخدر در افراد
سید غفور موسوی، متخصص اعصاب و روان (روانپزشکی) با بیان اینکه لذتجویی نامحدود و رنجگریزی دو عامل مهم در سوق پیدا کردن افراد به سمت اعتیاد و مصرف دخانی است، به خبرنگار ایمنا میگوید: لذتی که با ورزش ایجاد میشود، میتواند به فرد احساسی را منتقل کند که با مواد مخدر تجربه میکند و افراد میتوانند برای پیشگیری از سوق پیدا کردن به سمت مواد مخدر و مواد دخانی و ترک آنها، ورزش و داشتن فعالیت بدنی منظم را مد نظر داشته باشند.
وی با بیان اینکه لذت ناشی از مواد مخدر به تدریج مخربتر میشود، میافزاید: ورزش به صورت طبیعی اعتماد به نفس افراد را افزایش میدهد و فرد را در برابر بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی حفظ میکند، اما مصرف مواد مخدر اعتماد به نفس افراد را تضعیف میکند و مقدمهای برای ابتلای افراد به بسیاری از بیماریها میشود.
متخصص اعصاب و روان (روانپزشکی) با بیان اینکه افراد باید بیاموزند که از بعضی لذتها چشمپوشی کنند، تصریح میکند: از جمله علل دیگر گرایش افراد به مواد مخدر و دخانیات، داشتن مدیریت ضعیف است؛ در واقع هر فردی برای اداره زندگی خود، از نظر روانی، مدیریتی درون خود دارد و مدیریت آنها بر ایستادگی کردن در برابر مشکلات یا فرار از موقعیت، تأثیرگذار است.
محیط پیرامون چقدر در میل افراد به مصرف دخانیات و مواد مخدر تأثیرگذار است؟ / باید فضایی ایجاد شود که فردی از مصرف دخانیات یا مواد مخدر، احساس افتخار نداشته باشد
موسوی با بیان اینکه تقویت مهارت مدیریت از دوران کودکی و نوجوانی باید در افراد تقویت شود، ادامه میدهد: ضعف مدیریتی، یکی از عوامل زیربنایی اعتیاد است و زمانی ایجاد میشود که والدین تمام امور را خود برعهده بگیرند و وظایف فرزندان را نیز والدین انجام دهند و والدین باید ایستادگی در برابر فشارها و مشکلات را به فرزندان خود بیاموزند.
وی با بیان اینکه فضای اطراف افراد و محیط پیرامون آنها در سوق پیدا کردن یا نکردن به مواد مخدر و دخانیات تأثیرگذار است، میگوید: توجه به ریشههای گرایش به مواد مخدر از اهمیت بالایی برخوردار است که خانوادهها باید به این موضوع توجهی ویژه داشته باشند، چراکه شناسایی این ریشهها و درمان آنها میتواند راهگشا باشد.
متخصص اعصاب و روان (روانپزشکی) با بیان اینکه رنجگریزی و لذتجویی نامحدود و داشتن مدیریت ضعیف دو مورد از عوامل زمینهساز اعتیاد به شمار میرود، اضافه میکند: سومین عامل، محیط پیرامون افراد است و فضای پیرامون افراد میتواند به عنوان عوامل تقویتکننده یا تضعیف کننده عمل کند و باید فضایی ایجاد شود که فردی از مصرف دخانیات یا مواد مخدر، احساس افتخار نداشته باشد.

افراد درگیر با اعتیاد به طور معمول برای توجیه رفتار خود، بهانههایی مطرح میکنند که ریشه در ناآگاهی یا خودفریبی دارند و عباراتی مانند «فقط یکبار امتحان میکنم»، «برای آرامش لازم دارم»، «همه مصرف میکنند» یا «من معتاد نیستم و فقط گاهی استفاده میکنم» نمونههایی از توجیهاتی هستند که فرد برای شروع یا ادامه مصرف به کار میبرد که این بهانهها نهتنها مانع از پذیرش واقعیت اعتیاد میشوند، بلکه باعث میشوند فرد دیرتر به فکر درمان بیفتد و آسیبهای بیشتری را تجربه کند.
ترک اعتیاد یک مسیر دشوار، اما ممکن است و این فرایند نیاز به اراده قوی، حمایت خانواده، مشاوره تخصصی، درمان دارویی و در بسیاری موارد، بازتوانی روانی و اجتماعی دارد و مراکز ترک اعتیاد، رواندرمانی، گروههای حمایتی و برنامههای توانبخشی میتوانند نقش مؤثری در کمک به فرد ایفا کنند، باید توجه داشت که مهمترین گام در ترک مواد مخدر و دخانیات، پذیرش مشکل و تصمیم جدی برای تغییر است، در واقع فرد باید باور داشته باشد که میتواند زندگی سالمتری را تجربه کند و برای رسیدن به آن، تلاش مستمر داشته باشد.
پیشگیری از اعتیاد بسیار مؤثرتر، کمهزینهتر و پایدارتر از درمان آن است و آموزشهای صحیح در مدارس، آگاهیبخشی در خانوادهها، تقویت مهارتهای مقابلهای در نوجوانان، ایجاد محیطهای سالم و پرنشاط و فراهمسازی فرصتهای شغلی و اجتماعی میتواند از گرایش افراد به مصرف جلوگیری کند، همچنین نقش رسانهها در ترویج سبک زندگی سالم، هشدار درباره عواقب مصرف و نمایش الگوهای مثبت بسیار حیاتی است و پیشگیری باید از سنین پایین آغاز شود و بهصورت مستمر ادامه یابد.
اعتیاد به عنوان یک بیماری تلقی میشود که درمان آن نیازمند همدلی، حمایت، درمان و فرصت دوباره برای بازگشت به زندگی سالم است و جامعهای که بتواند با دیدی انسانی، علمی و بدون قضاوت به این مسئله نگاه کند، نهتنها در کاهش آمار اعتیاد موفقتر خواهد بود، بلکه در بازگرداندن افراد به مسیر رشد، شکوفایی و مشارکت اجتماعی نیز نقش مؤثری ایفا خواهد کرد و تغییر نگاه جوامع به اعتیاد، نخستین گام در مسیر درمان و بازسازی است.
منبع: ایمنا




