به گزارش خبرگزاری ایمنا، نوجوانی را میتوان به زمینی حاصلخیز تشبیه کرد که هر بذری در آن کاشته شود، به سرعت رشد میکند. این زمین، به دلیل تغییرات هورمونی، تحولات شناختی و فشارهای اجتماعی، آمادگی ویژهای برای پذیرش تأثیرات مثبت یا منفی دارد و اگر بذر سلامت روان در این زمین ضعیف یا بیمار باشد، علفهای هرز اعتیاد فرصت مییابند تا جایگزین شوند و رشد کنند. در چنین شرایطی، حتی یک تجربه کوچک مصرف مواد میتواند به سرعت به الگویی پایدار تبدیل شود، زیرا نوجوان هنوز در حال ساختن هویت و چارچوبهای رفتاری خود است، بنابراین مراقبت روانی در این دوره نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی حیاتی برای جلوگیری از انحراف مسیر زندگی محسوب میشود.
بسیاری از نوجوانان مصرف مواد را نه از سر لذت، بلکه بهعنوان سازوکاری دفاعی در برابر فشارهای روانی تجربه میکنند و اضطراب امتحانات، ترس از طرد اجتماعی یا احساس ناکامی در روابط خانوادگی میتواند آنان را به سمت استفاده از مواد سوق دهد و این مواد برای آنان همچون سپری موقت در برابر اضطراب یا احساس شکست عمل میکنند، اما در واقعیت، سپری شکننده است که دیر یا زود فرو میریزد و مصرف مواد نهتنها مشکل اصلی را حل نمیکند، بلکه آن را پیچیدهتر میسازد و نوجوان را در چرخهای گرفتار میکند که خروج از آن دشوارتر از ورود است.
یکی از راههای مقابله با پیوند خطرناک سلامت روان و اعتیاد، هدایت انرژی نوجوانان به مسیرهای خلاقانه است. هنر، ورزش و فعالیتهای اجتماعی میتوانند همان کارکردی را داشته باشند که مواد مخدر به طور کاذب ارائه میدهند و تفاوت در این است که این جایگزینها پایدار و سازنده است و به رشد شخصیت نوجوان کمک میکنند، به عنوان مثال، نوجوانی که درگیر موسیقی یا ورزش تیمی است، نهتنها اضطراب خود را مدیریت میکند، بلکه احساس هویت و ارزشمندی بیشتری نیز به دست میآورد و این مسیرها به او یاد میدهند که راههای سالم برای مقابله با فشارهای روانی وجود دارد.
در دنیای امروز، نوجوانان نهتنها با فشارهای محلی، بلکه با جریانهای جهانی فرهنگ و رسانه مواجه هستند و مقایسه خود با همسالان در شبکههای اجتماعی، احساس ناکافی بودن و فشار برای بهروز بودن میتواند سلامت روان را تضعیف کند. نوجوانی که مدام خود را با تصاویر و روایتهای غیرواقعی مقایسه میکند، ممکن است احساس کند تنها راه رسیدن به پذیرش اجتماعی، تجربه رفتارهای پرخطر مانند مصرف مواد است و این فشارها گاه نوجوان را به سمت مصرف مواد بهعنوان راهی برای همرنگی با جریان جهانی سوق میدهد، در حالی که در واقع او در دام الگویی ناسالم گرفتار میشود.
هرگونه اختلال در سلامت روان میتواند زمینهساز رفتارهای پرخطر شود
سمیه طاهری، روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه سلامت روان در دوران نوجوانی نقشی بنیادین در شکلگیری شخصیت و آینده فرد دارد، به خبرنگار ایمنا میگوید: این دوره با تغییرات شدید زیستی، روانی و اجتماعی همراه است و هرگونه اختلال در سلامت روان میتواند زمینهساز رفتارهای پرخطر شود که یکی از مهمترین این رفتارها، گرایش به مصرف مواد و اعتیاد است که اغلب به عنوان راهی برای فرار از فشارهای روانی تجربه میشود.
وی با بیان اینکه نوجوانانی که با اضطراب، افسردگی یا اختلالات رفتاری روبهرو هستند، بیشتر در معرض خطر مصرف مواد قرار دارند، میافزاید: این اختلالات میتوانند توانایی نوجوان در مدیریت هیجانها و تصمیمگیریهای سالم را کاهش دهند و در نتیجه، مواد مخدر یا الکل به عنوان ابزاری برای تسکین موقت احساسات منفی وارد زندگی آنان میشود.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه خانواده و محیط اجتماعی نقش کلیدی در پیوند سلامت روان و اعتیاد دارند، تصریح میکند: نوجوانانی که از حمایت عاطفی کافی برخوردار نیستند یا در محیطهای پرتنش زندگی میکنند، بیشتر به سمت مصرف مواد گرایش پیدا میکنند و نبود ارتباط سالم با والدین و دوستان میتواند احساس تنهایی و بیپناهی را تشدید کند و زمینهساز اعتیاد شود.
اعتیاد نهتنها مشکلات روانی را تشدید میکند، بلکه خود به ایجاد اختلالات جدید منجر میشود
طاهری با اشاره به اینکه مدرسه به عنوان محیط دوم زندگی نوجوانان، میتواند هم عامل محافظتی و هم عامل خطر باشد، تصریح میکند: فشارهای تحصیلی، رقابت شدید و نبود برنامههای حمایتی روانی در مدارس، احتمال گرایش به مصرف مواد را افزایش خواهد داد و در مقابل، وجود مشاوران روانشناس و برنامههای آموزشی درباره مهارتهای زندگی میتواند نقش پیشگیرانه داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه مصرف مواد نهتنها مشکلات روانی موجود را تشدید میکند، بلکه خود به ایجاد اختلالات جدید منجر میشود، میگوید: نوجوانی که برای مقابله با اضطراب به مواد پناه میبرد، در نهایت با افسردگی شدیدتر، افت تحصیلی و مشکلات اجتماعی روبه رو میشود و این چرخه معیوب باعث میشود اعتیاد و اختلالات روانی یکدیگر را تقویت کنند.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه برای شکستن این چرخه، توجه همزمان به سلامت روان و پیشگیری از اعتیاد ضروری است، اضافه میکند: آموزش مهارتهای مدیریت استرس، تقویت ارتباطات خانوادگی، ایجاد محیطهای حمایتی در مدرسه و دسترسی آسان به خدمات مشاورهای میتواند نوجوانان را در برابر خطر اعتیاد مقاوم کند و رویکردهای جامع که سلامت روان و پیشگیری از مصرف مواد را در کنار هم قرار میدهند، بیشترین اثربخشی را دارند.

اعتیاد میتواند تلاشی بیفایده برای پوشاندن اضطراب، افسردگی یا احساس بیارزشی باشد
فاطمه خدادادی، روانشناس بالینی با بیان اینکه نوجوانی مرحلهای است که فرد میان کودکی و بزرگسالی در نوسان است، به خبرنگار ایمنا میگوید: این وضعیت گذار، همراه با تغییرات هویتی و فشارهای اجتماعی، نوجوان را آسیبپذیر میکند و در چنین شرایطی، هرگونه خلأ در سلامت روان میتواند زمینهساز گرایش به رفتارهای پرخطر از جمله مصرف مواد باشد.
وی با بیان اینکه در بسیاری از موارد، اعتیاد در نوجوانان بیشتر نشانهای از مشکلات عمیقتر روانی است و مشکلات اصلی در حاشیه قرار میگیرند، میافزاید: مصرف مواد میتواند تلاشی برای پوشاندن اضطراب، افسردگی یا احساس بیارزشی باشد، بنابراین درمان اعتیاد بدون توجه به ریشههای روانی آن، تنها سطح مشکل را میپوشاند.
روانشناس بالینی با بیان اینکه نوجوانان در تلاش برای ساختن هویت شخصی و اجتماعی خود هستند، تصریح میکند: اگر این فرایند با سردرگمی یا احساس ناکامی همراه شود، احتمال دارد نوجوان برای یافتن جایگاه یا پذیرش اجتماعی به مصرف مواد روی آورد و ضعف در خودپنداری و عزتنفس پایین، پیوندی مستقیم با خطر اعتیاد دارد.
تأثیر الگوهای ناسالم یا تبلیغات غیرمستقیم بر تضعیف سلامت روان و هموار کردن مسیر اعتیاد
خدادادی با بیان اینکه رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز در این پیوند نقش مهمی دارند، ادامه میدهد: نوجوانانی که در معرض الگوهای ناسالم یا تبلیغات غیرمستقیم مصرف مواد قرار میگیرند، بیشتر در معرض خطر هستند و فشار برای همرنگ جماعت بودن میتواند سلامت روان را تضعیف و مسیر اعتیاد را هموار کند.
وی با بیان اینکه سلامت روان ضعیف میتواند نوجوان را به سمت اعتیاد سوق دهد و اعتیاد نیز بهنوبه خود سلامت روان را تخریب میکند، میگوید: این رابطه دوطرفه باعث میشود نوجوان در چرخهای گرفتار شود که خروج از آن دشوار است و مشکلات تحصیلی، روابط اجتماعی ناسالم و افزایش خطر رفتارهای پرخطر از پیامدهای این چرخه هستند.
روانشناس بالینی با بیان اینکه برای مقابله با این پیوند پیچیده، رویکردی جامع لازم است، اضافه میکند: مداخلات باید هم سلامت روان نوجوان را تقویت کنند و هم آگاهی او را درباره خطرات مصرف مواد افزایش دهند و ترکیب آموزش مهارتهای زندگی، حمایت خانوادگی و سیاستهای اجتماعی پیشگیرانه میتواند راهی مؤثر برای کاهش خطر اعتیاد در نوجوانان باشد.

سلامت روان و اعتیاد رابطهای خطی ندارند، بلکه شبکهای پیچیده از تأثیرات متقابل هستند؛ اعتیاد میتواند اختلالات روانی را تشدید کند و اختلالات روانی میتوانند اعتیاد را تقویت کنند و این شبکه مانند تار عنکبوتی است که نوجوان را در خود گرفتار میکند و هر حرکت برای رهایی، اگر بدون حمایت باشد، او را بیشتر درگیر میسازد، بهعنوان مثال، نوجوانی که برای مقابله با افسردگی به مصرف مواد روی آورده است، پس از مدتی با افسردگی شدیدتر، افت تحصیلی و مشکلات اجتماعی روبهرو میشود و این چرخه معیوب نشان میدهد که اعتیاد و سلامت روان یکدیگر را تغذیه میکنند و بدون مداخله جدی، این چرخه شکسته نمیشود.
نوجوانان برای معنا دادن به زندگی خود نیازمند روایت هستند و اگر روایت غالب در ذهن آنان بر پایه شکست، بیارزشی یا طرد اجتماعی باشد، مصرف مواد به بخشی از این داستان تبدیل میشود و نوجوانی که خود را بازنده میبیند، ممکن است اعتیاد را به عنوان بخشی از هویت خود بپذیرد. تغییر روایت ذهنی نوجوانان از طریق آموزش، مشاوره و تجربههای مثبت میتواند مسیر زندگی آنان را دگرگون کند و وقتی نوجوان یاد میگیرد که داستان زندگی او میتواند بر پایه موفقیت، تلاش و روابط سالم نوشته شود، دیگر نیازی به مصرف مواد برای معنا دادن به زندگی خود نخواهد داشت.
سرمایهگذاری بر سلامت روان نوجوانان، سرمایهگذاری بر آینده جامعه است و هر نوجوانی که از چرخه اعتیاد دور نگه داشته شود، میتواند به نیرویی سازنده در اجتماع تبدیل شود. نگاه آیندهنگر ایجاب میکند که برنامههای پیشگیری از اعتیاد و تقویت سلامت روان نه بهعنوان پروژههای کوتاهمدت، بلکه به عنوان راهبردی پایدار دنبال شوند و این سرمایهگذاری نهتنها هزینههای اجتماعی و اقتصادی ناشی از اعتیاد را کاهش میدهد، بلکه جامعهای سالمتر، خلاقتر و توانمندتر میسازد و در نهایت، سلامت روان نوجوانان همان ستون فقرات آینده هر جامعه است.
منبع: ایمنا




